همه چي
شنبه 28 مرداد 1391برچسب:, :: 10:43 ::  نويسنده : علیرضا       

تلاش برای فتح مریخ: تاریخچه کاوش‌های رباتیک سیاره سرخ

نوشته شده توسط علیرضا مجیدی در تاریخ ۱۰ مرداد ۱۳۹۱

همان طور که وعده داده بودم، در «یک پزشک» در رشته پست‌هایی مسائل مربوط به مأموریت مریخ‌نورد «کنجکاوی» را مورد بررسی قرار می‌دهیم، در نوشته قبلی در مورد تاریخچه علاقه‌مندی بشر به این سیاره و تأثیر آن را بر ادبیات تخیلی، نوشتم و حالا نویسنده مهمان «یک پزشک» قبل از وارد شدن به مأموریت کنجکاوی، تاریخچه کاوش‌های رباتیک مریخ را با شما مرور می‌کند.

علی عابدی: به جرأت می‌توان گفت کاوش و مطالعه مریخ تاریخچه‌ای چند صد ساله دارد. اما شاید بتوان آغاز کاوش‌های هدفمند و جدی سیاره سرخ را همزمان با اختراع تلسکوپ و تکامل آن در قرن هفدهم دانست. به هر مقدار که توانایی‌ها و کیفیت تصاویر تلسکوپ‌های جدید اختراع شده افزایش یافت، تصاویر دقیق‌تر و حاوی جزئیات بیشتری در اختیار دانشمندان و پژوهشگران قرار گرفت که به نوبه خود الهام‌بخش فرضیات و گمانه‌زنی‌های گوناگون در مورد محیط این سیاره و احتمال وجود حیات در آن (حتی از نوع تمدن‌های هوشمند) شد.

کاوشگرهای فضایی که در نیمه دوم قرن بیستم به مریخ فرستاده شدند، تأثیر شگرفی در افزایش دانش ما در مورد این سیاره و اقمار آن داشته‌اند که بخش قابل توجه آن مربوط به درک ساختار مریخ و حتی درک زیست‌شناختی آن بوده است.

فرستادن کاوشگر به مریخ و انجام مأموریت‌های اکتشافی در آن، بخش مهمی از برنامه‌های شوروی و آمریکا را در جریان مسابقه فضایی جنگ سرد تشکیل می‌داد. در همین راستا سایر کشورهای پیشرو در امر فضا از جمله اتحادیه اروپا، ژاپن، چین و حتی هند همواره سودای رسیدن به مریخ را در سر پرورانده‌اند. از دهه ۱۹۶۰ ده‌ها مدارگرد، مریخ‌نشین و مریخ‌نورد به مقصد سیاره سرخ فرستاده شده‌اند که هدف اغلب آنها جمع‌آوری اطلاعات از وضعیت فعلی حاکم بر این سیاره، تاریخچه آن و حتی زمینه‌سازی برای سفرهای احتمالی بشر در آینده به مریخ بوده است.

اما پیچیدگی‌های خاص در برنامه‌ریزی و مهندسی سفرهای بین سیاره‌ای همواره باعث بالا بودن میزان شکست مأموریت‌های انجام شده به مقصد مریخ به ویژه در تلاش‌های ابتدایی بوده است؛ به طوری که شاید بتوان درصد موفقیت مأموریت‌های انجام شده در مریخ را پایین‌تر از نصف (حدود ۴۷ درصد) در نظر گرفت. هر چند که در این میان نمی‌توان از موفقیت‌های خیره کننده برخی از کاوشگرها چشم پوشی کرد. «داگ مک کیوسن» مدیر برنامه اکتشافی مریخ ناسا در این باره می‌گوید: «این مریخ است که بیشتر اوقات می‌برد!»

شوروی را شاید بتوان پیش قراول کاوش‌های رباتیک بین سیاره‌ای دانست. این کشور در بحبوحه جنگ سرد در ابتدای دهه ی ۱۹۶۰ اولین مأموریت بین سیاره‌ای خود را در قالب پروژه  MARS 1M (یا مارسنیک) به مرحله اجرا گذاشت که شامل دو کاوشگر مارس ۱۹۶۰A و مارس ۱۹۶۰B می شد که می‌بایست گذرهایی از نزدیکی مریخ انجام می‌دادند. اما هر دو کاوشگر به علت نقص فنی موشک‌های حامل آنها در همان مراحل ابتدایی مأموریتشان شکست خوردند.

شوروی در ادامه تلاش برای رسیدن به مریخ دو کاوشگر مریخ ۱۹۶۲A و مریخ ۱۹۶۲B را که اولی به منظور گذر از نزدیکی مریخ و دومی یک سطح‌نشین بود را اواخر سال ۱۹۶۲ پرتاب کرد که این دو کاوشگر نیز احتمالا به علت انفجار در حین قرار گرفتن در مدار زمین ناموفق بودند.

با این وجود شوروی همچنان مصمم به رسیدن به مریخ بود. آنها بلافاصله در همان سال ۱۹۶۲ کاوشگر مارس ۱ را باز هم به منظور گذر نزدیک از کنار مریخ روانه ی فضا کردند. این کاوشگر در واقع آغازگر برنامه ی کاوش مریخ شوروی بود که بیش از یک دهه ادامه داشت. مارس ۱ می بایست از فاصله ی ۱۱هزار کیلومتری مریخ عبور می‌کرد و ضمن تهیه تصاویر، اطلاعاتی از ساختار جوی مریخ، میدان مغناطیسی آن، تابش‌های کیهانی و حتی ترکیبات ارگانیک احتمالی در جو مریخ به زمین مخابره می‌کرد. اما پس از برقراری بیش از ۶۰ ارتباط موفق با زمین در بازه زمانی حدودا ۵ ماهه که حاصل آن اطلاعات مفیدی در مورد فضای بین سیاره‌ای بود این کاوشگر نیز به علت بروز ایراد در سیستم آنتن، ارتباط خود را با زمین از دست داد.

شوروی در ادامه اما با کاوشگرهای زوند ۱۹۶۴A و زوند ۲ در سال ۱۹۶۴ پا به میدان گذاشت که این دو کاوشگر هم در همان مراحل ابتدایی و پیش از رسیدن به مریخ شکست خوردند. پس از وقفه‌ای ۵ ساله دو نمونه از کاوشگر ۵ تنی M69 شوروی نیز به علت مشکلات ناشی از استفاده از موشک‌های پروتون جدید شوروی شکست خوردند.

تصویری از کاوشگر MARS 1M
کاوشگر MARS 1M

در ابتدای دهه ۷۰ میلادی شوروی به منظور رقابت با برنامه مارینر ناسا پروژه ی M71 را به اجرا گذاشت. این پروژه شامل ۳ کاوشگر بود که اولین کاوشگر این پروژه با نام کاسموس ۴۱۹ که یک مدارگرد بود در هنگام پرتاب از بین رفت. در ادامه این پروژه کاوشگرهای مارس ۲ و مارس ۳ شوروی که هرکدام شامل یک مدارگرد و یک سطح نشین می‌شدند در سال ۱۹۷۱ با موفقیت پرتاب شدند. مدارگردهای مارس ۲ و ۳ هر دو با موفقیت در مدار مریخ قرار گرفتند و در مدت زمان کمتر از یک سال و تا پایان مأموریتشان روی هم بیش از ۳۸۰ دور به دور مریخ چرخیدند و علاوه بر اطلاعات گسترده‌ای که از مریخ تهیه نمودند، ۶۰ تصویر نیز به زمین ارسال کردند. با وجود اینکه سطح‌نشین مارس ۲ در اثر سقوط بر روی مریخ از کار افتاد و سطح نشین مارس ۳ هم تنها ۲۰ ثانیه پس از فرود احتمالا به علت طوفان شنی که در آن هنگام در آن منطقه جریان داشت ارتباط خود را با زمین از دست داد، اما می‌توان این دو کاوشگر را اولین روبات‌هایی دانست که توانستند بر روی مریخ فرود بیایند.

در سال ۱۹۷۳ شوروی ۴ کاوشگر دیگر به مریخ فرستاد که شامل مدارگردهای مارس ۴ و ۵ و مدارگرد-سطح نشین های مارس ۶ و ۷ می‌شد. تمامی این کاوشگرها به غیر از مارس ۷ موفق به مخابره اطلاعات به زمین شدند. مارس ۵ موفق به مخابره ۶۰ تصویر به زمین شد. مارس ۴ نیز داده‌های رادیویی و تصویر به زمین ارسال کرد. سطح‌نشین مارس ۶ نیز پیش از فرود بر روی مریخ موفق به ارسال داده به زمین شد اما به علت برخورد شدید با سطح مریخ از کار افتاد. سطح نشین مارس ۷ نیز به علت جدایی نابه هنگام از حاملش هیچگاه به مریخ نرسید و با فاصله ی ۱۳۰۰ کیلومتری این سیاره را از دست داد!

تصویر کلوز آپ تهیه شده از مریخ توسط کاوشگر مارینر 4 با رزولیشین 5 کیلومتر
اولین تصویر کلوز آپ تهیه شده از مریخ توسط کاوشگر مارینر ۴ با رزولیشین ۵ کیلومتر

در تمامی این مدت آمریکا و ناسا نیز بی‌کار نبودند و تلاش‌های زیادی برای رسیدن به مریخ در قالب پروژه مارینر انجام دادند. ناسا ابتدا در سال ۱۹۶۴ دو کاوشگر مارینر ۳ و ۴ را به منظور گذر از نزدیکی مریخ فضا فرستاد و عملا وارد رقابت برای رسیدن به سیاره ی سرخ شد. مارینر ۳ در همان ابتدا به علت نقص فنی موشک از بین رفت. مارینر ۴ اما در جولای ۱۹۶۵ به مریخ رسید و اولین تصاویر تهیه شده توسط یک کاوشگر از سیاره دیگر را به زمین مخابره کرد. مارینر ۴ علاوه بر این برای اولین بار آشکار ساخت که فشار جو مریخ تنها ۱ درصد فشار جو زمین است، دمای سطح آن در روز حدود ۱۰۰- درجه سانتیگراد است و نتوانست میدان مغناطیسی در مریخ بیابد.
این اطلاعات تاثیر زیادی در طراحی کاوشگرهای آینده به مقصد مریخ و همچین پیش‌بینی وجود حیات بر سطح این سیاره که پیش از آن بسیار محتمل انگاشته میشد داشت.

مارینر ۶ و ۷ در ادامه ی مأموریت‌های قبلی مارینر در سال ۱۹۶۹ پرتاب شدند که علاوه بر ارسال بیش از ۲۰۰ عکس، اندازه‌گیری‌هایی در مورد ترکیبات جو این سیاره داشتند. در سال ۱۹۷۱ مأموریت‌های مارینر ۸ و ۹ توسط ناسا به اجرا گذاشته شد. مارینر ۸ حتی به مدار زمین هم نرسید. اما مارینر ۹ پس از رسیدن به مریخ و قرارگرفتن در مدار آن به اولین کاوشگری تبدیل شد که در مدار سیاره‌ای به غیر از زمین قرار گرفته است. این در حالیست که کاوشگرهای مارس ۲ و ۳ به فاصله تنها یک ماه پس از مارینر ۹ به این موفقیت رسیدند. این کاوشگرها پس از رسیدن به مریخ پی بردند که طوفان شن سرتاسری بر روی این سیاره جریان دارد و از همین رو مأموریت های آنها در مریخ اندکی به تأخیر افتاد و در همین حین مارینر ۹ به تهیه تصاویری از فوبوس و دیموس دو قمر مریخ پرداخت. این کاوشگر در طی ماموریتش ۷۳۲۹ تصویر به زمین ارسال کرد که روی هم ۸۵ درصد سطح مریخ را پوشش میدادند و بسیاری از آنها اولین تصاویر با کیفیت از ویژگی‌های سطحی مریخ مثل آبراه های تاریخی آن، قله‌ها و دره‌های آن بود. مارینر ۹ همچنان در مدار مریخ قرار دارد و پیش بینی می شود تا سال ۲۰۲۲ در مدار مریخ باقی بماند.

تصویر فوبوس بزرگترین قمر مریخ
فوبوس بزرگترین قمر مریخ از دید مارینر ۹

پس از مارینر ۹، فرود آمدن وایکینگ ۱ در ۲۰ جولای ۱۹۷۶ و پس از آن کاوشگر خواهرش، وایکینگ ۲ در ۳ سپتامبر همان سال، نقطه عطفی در کاوش بر روی مریخ بود. هرچند پیش از آن سطح‌نشین‌های شوروی توانسته بودند سطح مریخ را لمس کنند، اما وایکینگ ۱ عملا بدل به اولین سطح‌نشینی شد که توانست در قالب پیش‌بینی شده بر روی مریخ فرود بیاید و طبق برنامه، مأموریتش را انجام دهد. پروژه وایکینگ که با بودجه ی ۱ میلیارد دلاری گران‌ترین و جاه‌طلبانه‌ترین پروژه اکتشافی بر روی مریخ تا آن زمان به حساب می‌آمد، بسیار موفقیت‌آمیز بود و بخش قابل توجهی از اطلاعات ما از مریخ تا اواخر قرن بیستم مدیون این کاوشگرها بود. هر کدام از کاوشگرها شامل یک مدارگرد و یک سطح‌نشین میشد که مدارگردها وظیفه ی تصویربرداری از سطح مریخ و همچنین برقراری ارتباط سطح‌نشین با زمین را بر عهده داشت و سطح‌نشین‌ها نیز به جستجو و بررسی سطح سیاره سرخ به منظور یافتن اثراتی از حیات می‌پرداختند که نهایتا چیزی پیدا نکردند. این کاوشگرها در طی کاوش تقریبا ۶ ساله‌شان بر روی مریخ که بسیار بیشتر از زمان پیش بینی شده اولیه بود، علاوه بر اطلاعات بسیار ارزشمندی که به دست آوردند، روی هم بیش از ۵۰ هزار تصویر از مریخ به زمین مخابره کردند که از جمله آنها می‌توان به اولین پاناروماهای رنگی تهیه شده از سطح مریخ اشاره کرد که نمونه ای از آن را در زیر می‌بینید:

تصویرارسالی از وایکینگ 2 در مریخ

پس از فرستادن انسان بر روی ماه، انجام چند مأموریت موفق در مریخ و در نهایت پیروزی آمریکا در مسابقه فضایی و فروکش کردن تب آن، تنها تلاش در دهه ۸۰ برای رسیدن به مریخ، در اواخر این دهه و توسط شوروی صورت گرفت. شوروی کاوشگرهای فوبوس ۱ و ۲ را در سال ۱۹۸۸ بیشتر به منظور بررسی فوبوس بزرگترین قمر مریخ روانه این سیاره کرد. فوبوس ۱ در فضا گم شد و ارتباطش را با زمین از دست داد. فوبوس ۲ پس از رسیدن به مریخ وارد مدار مریخ شد اما پس از اینکه به ۸۰۰ کیلومتری فوبوس رسید در فضا گم شد. این دو مأموریت شامل دو سطح‌نشین نیز بودند که هیچکدام نتوانستند بر روی فوبوس فرود بیایند.

تلاش دوباره  ناسا برای رسیدن به مریخ در دهه ۹۰ با فرستادن کاوشگر دیده بان مریخ (Mars Observer) از سر گرفته شد اما این مدارگرد اندکی پیش از قرار گرفتن در مدار در ۲۱ آگوست ۱۹۹۳ ارتباطش را با زمین از دست داد. شکست مأموریت دیده‌بان مریخ باعث شد تا ناسا مأموریت نقشه‌بردار سرتاسری مریخ (MGS) را به مرحله اجرا بگذارد که در ۱۲ سپتامبر ۱۹۹۷ وارد مدار مریخ شد. پس از زمان یک سال و نیمه‌ای که MGS به منظور قرار گرفتن در مدار اصلی و کم کردن ارتفاعش سپری کرد، مأموریت اصلی نقشه برداری آن از مارس ۱۹۹۹ آغاز شد که در طی آن کاوشگر از فاصله ی ۳۷۸ کیلومتری سطح مریخ در مدار تقریبا قطبی به نقشه‌برداری از سطح مریخ پرداخت. این کاوشگر، سطح و جو و ساختار درونی مریخ را به طور کامل مورد بررسی قرار داد و داده‌های ارسالی آن به زمین از مجموع تمامی داده‌های کاوشگرهای ارسالی پیش از آن به مریخ بیشتر بود. از مهمترین دستاوردهای این کاوشگر تهیه تصاویر از آبراه‌هایی بود که احتمال وجود منابع کنونی آب بر روی این سیاره از جمله سفره‌های زیرزمینی را افزایش می‌داد. ماموریت رسمی این کاوشگر در ژانویه ۲۰۰۱ به پایان رسید اما تا ۲ نوامبر ۲۰۰۶ تمدید شد. در آن هنگام ارتباط این کاوشگر با زمین قطع شد و در نهایت ناسا در ژانویه ۲۰۰۷ به ماموریت آن خاتمه داد.

اما در طرف دیگر گویا طلسم شکست مأموریت‌های روس‌ها به مقصد مریخ پس از فروپاشی شوروی نیز پایانی نداشت. روسیه در سال ۱۹۹۶ پروژه  مارس ۹۶ را اجرا کرد که شامل یک مدارگرد، دو سطح‌نشین و دو حفار (نفوذ کننده) به درون سطح مریخ بود. این ماموریت جسورانه که سنگین‌ترین ماموریت بین سیاره‌ای تا آن هنگام بود به علت نقص فنی موشک حامل آن در مراحل آخر نهایتا در اقیانوس آرام سقوط کرد.

نقشه سرتاسری مریخ

نقشه سرتاسری مریخ تهیه شده با استفاده از اطلاعات مدارگرد MGS

ناسا یک ماه پس از پرتاب MGS در ۴ جولای ۱۹۹۷ کاوشگر مسیریاب مریخ (Mars Pathfinder) را به مریخ فرستاد. این مأموریت برای اولین بار علاوه بر یک سطح‌نشین شامل یک مریخ‌نورد کوچک به نام سوجرنر (Sojourner) نیز می‌شد که در واقع اولین مریخ‌نورد ارسالی به مریخ بود. این مریخ نورد به بررسی و نمونه‌گیری سنگ‌های واقع در چند متری سطح‌نشین پرداخت. این دو کاوشگر که با اقبال عمومی مردم در سرتاسر جهان نیز رو به رو شدند تا پیش از پایان مأموریتشان توسط ناسا در ۲۷ سپتامبر ۱۹۹۷ روی هم بیش از ۱۷ هزار تصویر به زمین ارسال کردند. علاوه بر اینها انجام بیش از ۱۵ آزمایش بر روی وضعیت سنگ و خاک مریخ و ارسال اطلاعات ارزشمند از بادهای مریخ و سایر اطلاعات هواشناسی از جمله دستاوردهای این ماموریت بود. اطلاعات دریافتی از این ماموریت برای اولین بار روشن ساخت که مریخ احتمالا در گذشته محیط گرم و مرطوبی داشته است.

تصویری از مریخ نورد سوجرنر در مریخ
مریخ نورد سوجرنر

ناسا در ۱۱ دسامبر ۱۹۹۸ مدارگرد هواشناسی مریخ و کمی پس از آن در ۳ ژانویه ۱۹۹۹ سطح‌نشین قطبی مریخ را به فضا فرستاد. هر دو کاوشگر سرنوشت مشابهی داشتند. مدارگرد هواشناسی مریخ به علت تفاوت یکاهای تعریف شده در نرم افزار زمینی (پوند- ثانیه) و خود کاوشگر (نیوتن- ثانیه) در مدار پایین‌تر از حد مجاز قرار گرفت و متلاشی شد!

هدف اصلی این کاوشگر بررسی چرخه‌های آب و کربن دی اکسید در مریخ بود. ۲۳ روز پس از این واقعه سطح‌نشین قطبی مریخ نیز به علت فرود ناموفق، بر روی مریخ سقوط کرد و از بین رفت. در همین اثنا ژاپن هم به جمع فرستندگان کاوشگر به مریخ پیوست. هرچند که تلاش برای برقرای ارتباط با کاوشگر نوزومی که در سال ۱۹۹۸ پرتاب شده بود در سال ۲۰۰۳ به علت عدم پاسخگویی آن متوقف شد.

در سال ۲۰۰۱ روند شکست‌های ناسا در رسیدن به مریخ متوقف شد. مدارگرد ۲۰۰۱ ادیسه مریخ که نام آن برگرفته از «۲۰۰۱: یک ادیسه فضایی» آرتور سی کلارک بود، در اکتبر ۲۰۰۱ وارد مدار مریخ شد. این مدارگرد که در قالب مأموریت تمدید شده‌اش همچنان به فعالیت خود ادامه میدهد در سال ۲۰۱۰ رکورد طولانی‌ترین مدت زمان عملکرد در سیاره سرخ را شکست. این کاوشگر علاوه بر مخابره بیش از ۳۵۰ هزار تصویر به زمین، نقشه‌های مختلفی از پراکندگی عناصر مختلف بر روی مریخ تهیه کرده است. این مدارگرد بیش از ۹۵ درصد کل داده‌های جمع‌آوری شده توسط کاوشگرهای روح و فرصت را به زمین مخابره کرده و علاوه بر مخابره داده‌های کاوشگر فینیکس، وظیفه  مخابره داده‌ها و پشتیبانی از کاوشگر کنجکاوی را نیز بر عهده خواهد داشت.

در ژوئن ۲۰۰۳ آژانس فضایی اروپا، مأموریت مارس اکسپرس را روانه مریخ کرد. این مأموریت شامل مدارگرد مارس اکسپرس و سطح نشین بیگل ۲ میشد. مدارگرد با موفقیت در مدار مریخ قرار گرفت ولی دست اندرکاران مأموریت نتوانستند پس از فرود سطح نشین بیگل ۲ با آن ارتباط برقرار کنند. با این وجود، دستاوردهای گسترده مدارگرد مارس اکسپرس باعث شد تا ۵ بار مأموریت آن تمدید شود که آخرین آنها تا سال ۲۰۱۴ است.

تصویر سایه مریخ نورد فرصت توسط خودش در مریخ
تصویری که مریخ نورد فرصت از سایه خودش تهیه کرده است.

اما در سال ۲۰۰۳ با پرتاب مریخ نوردهای روح و فرصت یکی از موفق‌ترین دوره‌های اکتشاف بر روی سیاره سرخ کلید خورد. این دو مریخ نورد که در اصل برای ماموریتی سه ماهه طراحی شده بودند، بیش از ۶ سال به اکتشاف بر روی سیاره سرخ پرداختند و علاوه بر کشفیات بسیار ارزشمندی که داشتند، هزاران تصویر زیبا نیز از سطح مریخ تهیه کردند. مریخ نورد روح در سال ۲۰۰۹ در گل نرم مریخی گیر کرد. پس از ۹ ماه نهایتا تلاش‌ها برای آزادسازی آن شکست خورد و ناسا از این مریخ‌نورد به عنوان پایگاه ثابت بر روی مریخ استفاده کرد. در نهایت پس از برقراری آخرین ارتباط با این مریخ نورد در ۲۲ مارس ۲۰۱۰، تلاش های یک ساله ناسا برای ارتباط مجدد با آن راه به جایی نبرد و این مریخ نورد پس از ۶ سال و ۲ ماه و ۱۹ روز که تقریبا ۲۵ برابر زمان تعریف شده اولیه برای آن بود به کار خود پایان داد. مریخ نورد فرصت اما همچنان به کاوش بر روی مریخ ادامه میدهد، این مریخ نورد تا جولای امسال ۲۲ مایل بر روی مریخ طی کرده است و تنها ۲/۴ مایل تا رسیدن به رکورد یک ماراتن کامل بر روی مریخ فاصله دارد.

تصاویر رد پای مریخ نورد فرصت در مریخ
تصویر MRO از مریخ نورد فرصت و ردهایی که از خود بر روی مریخ باقی گذاشته است.

مدارگرد اکتشافی مریخ (MRO) نیز در مارس ۲۰۰۶ در مدار مریخ قرار گرفت و با توجه به اینکه ۵ کاوشگر دیگر در آن هنگام به صورت هم زمان بر روی مریخ فعالیت میکردند، رکورد جدید تعداد ماموریت های فعال بر روی مریخ در یک زمان بر جای گذاشته شد. این مدارگرد که مجهز به دوربین‌های با کیفیت است، علاوه بر بررسی‌ها و آنالیزهایی که بر روی مریخ انجام می‌دهد، وظیفه مخابره وضعیت جوی و زمینی مریخ و همچنین انتخاب محل‌های فرود برای کاوشگرهای آینده را بر عهده دارد.

تصویر لحظه فرود فینیکس در مریخ
تصویر منحصربه فرد MRO از لحظه فرود فینیکس بر روی مریخ

سطح‌نشین فینیکس (ققنوس) آخرین کاوشگری است که در ۲۵ مه ۲۰۰۸ بر روی قطب شمال مریخ فرود آمد. این کاوشگر توانست وجود یخ زیر سطحی را در این سیاره تایید کند. فینیکس نیز بیش از ماموریت ۳ ماهه اش بر روی مریخ دوام آورد، اما در نهایت زمستان بیرحم مریخ به صفحات خورشیدی آن آسیب زد و ماموریت این سطح‌نشین در مه ۲۰۱۰ رسما پایان یافت.

آخرین برگ از ناکامی روس‌ها در رسیدن به مریخ نیز در سال ۲۰۱۱ ورق خورد. کاوشگر فوبوس گرانت روسیه که مدارگرد یینگو ۱ چین نیز به همراه آن بود، به علت نقص فنی موشک حامل در مدار زمین گیر افتاد و این کاوشگر در ژانویه ۲۰۱۲ به زمین سقوط کرد. قرار بود کاوشگر فوبوس گرانت پس از فرود بر روی قمر فوبوس مریخ، به بررسی و نمونه‌برداری از سطح آن اقدام کند و در نهایت این نمونه‌ها می بایست در سال ۲۰۱۴ به زمین بازمی‌گشت و بدین ترتیب فوبوس گرانت به اولین کاوشگری تبدیل می‌شد که از سطح یکی از اعضای منظومه مریخ نمونه گیری کرده و نمونه را به زمین باز می‌گرداند.

تصویرپانارومای کاوشگر فینیکس از محل فرودش در مریخ

پانارومای کاوشگر فینیکس از محل فرودش. برای مشاهده تصویر در نمای بزرگ به اینجا بروید.

هفته آینده با فرود مریخ نورد کنجکاوی یا آزمایشگاه علمی مریخ (MSL) بر روی سیاره سرخ داستان کاوش بر روی مریخ وارد فاز جدیدی خواهد شد. کاوشگر ۵/۲ میلیارد دلاری که ۵ برابر هر کدام از کاوشگرهای روح و فرصت وزن دارد و ۱۰ برابر آنها ابزار علمی همراه خود دارد. مدت زمان استاندارد ماموریت این مریخ نورد حداقل ۶۸۷ روز زمینی (برابر با یکسال مریخی) در نظر گرفته شده است. همچنین مدارگرد MAVEN آخرین ماموریت قطعی به مقصد مریخ است که اواخر سال آینده میلادی به منظور بررسی دقیق جو مریخ و تاریخچه آن پرتاب خواهد شد.

مقایسه‌ای بین اندازه مریخ نوردهای کنجکاوی، روح (یا فرصت) و سوجرنر
مقایسه‌ای بین اندازه مریخ نوردهای کنجکاوی، روح (یا فرصت) و سوجرنر

در حال حاضر مریخ‌نورد فرصت تنها مریخ‌نورد فعال بر روی سطح مریخ است که چنانچه فرود مریخ نورد کنجکاوی بر روی مریخ موفقیت‌آمیز باشد، این مریخ‌نورد نیز به آن اضافه خواهد شد. از طرفی دیگر مدارگردهای ادیسه مریخ، مارس اکسپرس و MRO مدارگردهای فعال کنونی در مدار مریخ هستند.


بیشتر بخوانید: http://1pezeshk.com/archives/2012/07/history-of-mars-missions.html#ixzz256MV9euR
آخرین اخبار فناوری را با «یک پزشک» دنبال کنید.


خصوصيات كره ي زمين
سلسله مقاله هاي علمي به قلم

پوهاند محبّ الله رحمتي

ازنتايج تحقيقات و بررسي هاي دانشمندان علم جغرافيه و نجوم مسلم گرديده است كه زمين از جمله ي سيارات كوچك نظام شمس بوده و در كهكشان راه شيري قرار دارد. اين سياره از لحاظ فاصله با مركز نظام شمس -يعني خورشيد- به درجه ي سوم و از لحاظ جسامت و بزرگي به درجه ي پنجم قرار مي گيرد

زمين مانند ساير سيارات، يك كره ي تاريك بوده و روشني خود را از آفتاب كسب مي كند. تا جايي كه از تحقيقات و بررسي هاي دقيق نجومي بر مي آيد، زمين يگانه سياره در منظومه ي شمسي است كه در آن شرايط محيط فزيكي،  بعد از يك سلسله حادثات طبقات الارضي (چهارده دوره ي مختلف معرفت الارضي) زمينه ي حيات را چه در ساحه ي خشكه و چه در ساحات آبي پديد آورده است.

 

زمين به علت وسعت و پهنايي كه دارد، در نگاه اول به شكل مسطح و هموار به نظر مي رسد و به همين لحاظ انسان هاي گذشته بنابر مشاهدات ظاهري چنين مي پنداشتند كه سياره اي كه ما در آن زيست مي نماييم، مسطح و هموار مي باشد؛‌ اما براي اولين بار در سده ي پنجم پيش از ميلاد در مدنيت ايجن، تحت تأثير مكتب فيثاغورث، مفكوره ي كروي بودن زمين را ارائه كردند.  اين مفكوره سپس در زمان ارسطو (350 ق م) به شكل علمي آن درآمد و ارسطو كرويت زمين را بنابر حادثه ي خسوف به اثبات رسانيد. ارسطو اظهار داشت كه حادثه ي خسوف عبارت از آن است كه سايه ي زمين بالاي مهتاب افتاده و چون سايه به شكل مدور است اين امر دلالت مي كند كه اصل شكل زمين كروي مي باشد و حادثه ي خسوف محض به خاطر افتادن سايه ي زمين روي مهتاب اتفاق مي افتد وكدام حادثه ي ديگر نيست.

 

در قرن شانزدهم ميلادي يك تعداد ازدانشمندان ديگر مانند كوپرنيك و جان ريچر در صدد آن شدند تا از يك طرف كرويت زمين را كه از خاطره ها فراموش شده بود به اثبات برسانند و از طرف ديگر نظر به تحقيقات و تجارب ثابت نمايند كه زمين شكل كره ي تام را نيز دارا نبوده بلكه استواي آن برآمده و قطبين آن فرورفته مي باشد.

 

جان ريچر Jean Richer و كوپرنيك  Copernicus شعاع استواي زمين را 6378 كيلومتر و شعاع قطبين زمين را 6356 كيلومتر سنجش نمودند كه با محاسبات امروزي بسيار كم فرق دارد؛ يعني فرق بين شعاع استوايي و شعاع قطبين جان ريچر(22 كيلومتر) و بين محاسبات امروزي 16/19 كيلومتر مي باشد. البته ناگفته نبايد گذاشت كه در زمان سابق واحد طول استاديا بوده است و ده استاديا مساوي به يك ميل مي گردد و چنان كه مي دانيم يك ميل مساوي است به 609/1 كيلومتر و ما مي توانيم محاسبات سابقه را به محاسبات امروزي تبديل نماييم.  پس بنابر محاسبات و تحقيقات نجومي امروزي نيز چنين مسلم گريده است كه زمين نه شكل كره ي تام و نه شكل بيضوي منظم را دارا بوده بلكه به شكل جيوييد (Geoide) يا زمين وار و يا شكل مخصوص خود زمين مي باشد كه به رياضي قابل افاده نيست.

 

پيدايش زمين:

تاريخ پيدايش زمين با عمر نظام شمس از هم فرق دارد؛ بدين معني كه دانشمندان پيدايش نظام شمس را هشت ميليارد سال و عمر زمين را 5/4 ميليارد سال تخمين كرده اند. علماي زمين شناسي عمر زمين را به چهار دوره ي مختلف معرفت الارضي تقسيم نموده اند كه ما در اين جا هر يك آن را به صورت اختصار معرفي مي داريم:

 

1-     عهد پري كمبيرين Pre Cambirian اين عهد كه قبل از دوره هاي معرفت الارضي شناخته مي شود و به احتمال زياد 5/4 ميليارد سال پيش شروع شده است. فعاليت هاي آتش فشاني و تشكل كوه ها، پستي و بلندي ها و اقيانوس ها در روي زمين در اين عهد پديد آمده است و تقريباً عمر يا دوره ي اين عهد را 2024 ميليون سال تخمين مي كنند و پيدايش حيوانات و نباتات يك سلولي و ابتدايي را در اين عهد مي دانند.

 

2-     عهد پليوزوييك Paleozoic يا عهد كهن زيست، به پنج دوره ي معرفت الارضي تقسيم شده است و عمر اين عهد را 2115 ميليون سال تخمين مي كنند. در اين عهد به احتمال قوي انواع مختلف حيوانات بي مهره و ماهيان و حيوانات ذومعشتين و خزندگان به وجود آمده اند.

3-     عهد ميسوزويك Mesozoic يا عهد ميانه زيست كه عمر آن را تقريباً 390 ميليون سال تخمين مي كنند به سه دوره ي مختلف تقسيم شده است و انواع خزندگان متنوع و اولين پرندگان و پستان داران و نباتات گل وار نيز در اين عهد به وجود آمده اند.

 

4-     عهد سينوزويك Cenozoic يا عهد نو زيست كه به دو دوره تقسيم شده است و عمر آن را يك ميليون سال تخمين كرده اند. با وجود آن كه عمر اين دوره خيلي كوتاه بوده، اما در يان دوره تغييرات و تحولات فوق العاده زياد صورت گرفته است و مشخصات بارز اين عهد پيدايش و ظهورانسان است.

 

تشكل داخلي زمين:

نظر به باوردانشمندان زمين شناسي، زمين از لحاظ تشكل داخلي به چهار طبقه ي متمايز تقسيم شده است:

 

طبقه ي اول آن عبارت است از پوسته ي  زمين كه ضخامت آن را از 5 تا 50 كيلومتر تخمين كرده اند و اكثريت حصص آن از خاك، سنگ، احجار مختلف و فلزات  تشكيل يافته است. نا گفته نبايد گذاشت كه در قسمت هاي سطحي قشر زمين، بحرها و اقيانوس ها نيز قرار دارند.

 

طبقه ي دوم بعد از قشر زمين كه در حدود 2900 كيلومتر ضخامت دارد و اكثر آن را سليكات آهن و مگنيزيم تشكيل مي دهد. درجه ي حرارت در اين طبقه 1600 درجه ي سانتي گراد تخمين شده است.

 

طبقه ي سوم كه هسته ي بيروني ناميده مي شود، در حدود 1100 كيلومتر ضخامت داشته و اكثريت فيصدي اين طبقه را شكل و آهن كه به شكل مذاب اند تشكيل داده، درجه ي حرارت اين طبقه بين 2000 تا 5000 درجه ي سانتي گراد تخمين گريده است.

 

طبقه ي چهارم كره ي زمين از لحاظ موقعيت، هسته ي داخلي زمين را تشكيل داده تقريباً 1370 كيلومتر ضخامت داشته متشكل از نكل و آهن بوده و به علت حرارت زياد به شكل گاز تبارز كرده است.

 

درگذشته هاي دور،‌ زماني كه قشر زمين سرد و منجمد گرديد، يك قسمت از گازهايي كه اطراف كره را فرا گرفته و قابل تركيب بودند؛ مانند هايدروجن واكسيجن با شرايط مساعد و با يك درجه ي معين حرارت به صورت آب در آمده توسط بارندگي هاي متداوم كه در آن زمان صورت مي گرفت، قسمت هاي فرورفته زمين را پر كرده باعث به وجود آمدن اقيانوس ها، بحيره ها و جهيل ها (درياچه ها) گرديده و پس از تغيير و تحولات فراوان در دوره هاي مختلف جيولوجي ساحه ي آبي امروزي را تشكيل داده اند كه به اصطلاح اين ساحه را هايدروسفيرHydrosphere مي نامند.  هايدروسفير يك ساحه ي وسيع را در روي زمين اشغال كرده است؛ بدين معني كه هر گاه با مساحت كل زمين كه 510667000 كيلومتر مربع است مد نظر بگيريم 366607000 كيلومتر مربع آن را آب تشكيل داده و در حدود 150 ميليون كيلومتر مربع ديگر آنرا خشكه ي زمين در برمي گيرد. به عبارت ديگر 71 فيصد زمين را آب و 29 فيصد ديگر آن را خشكه تشكيل مي دهد. بزرگ ترين آب هاي روي زمين اقيانوس آرام با 160ميليون كيلومتر مربع، اقيانوس اطلس با 83 ميليون كيلومتر مربع، اقيانوس هند با 74 ميليون كيلومتر مربع، اقيانوس منجمد جنوبي با 20 ميليون كيلومتر مربع و اقيانوس منجمد شمالي با 15 ميليون كيلومتر مربع مي باشند.

 

و اما قسمت ديگر از گازها (هايدروجن واكسيجن) كه قابل تركيب نبودند به صورت مخلوط باقي مانده با شرايط مساعد و درجه ي حرارت معين جو، اتموسفير زمين را به وجود آوردند.  بناءً جو زمين مخلوطي ازگازهايي كه دورا دور كره ي زمين را فرا گرفته و با زمين به طور دايمي پيوسته بوده و جو لاينفك زمين محسوب مي گردد.

 

هوا با اقليم و حيات موجودات حيه (زنده) ي روي زمين رابطه ي مستقيم داشته در تغيير دادن قشر زمين نقش مهم را بازي مي كند. مهم ترين عناصري كه در تركيب اتموسفير نقش دارند عبارتند از نايتروجن Nitrogen 03/78%، اكسيجن Oxygen 40/20%،  آرگون Argon 94/0 %، كاربن داي آكسيد 02/0 %  و بقيه ي گازها را عناصر ديگري مانند Neon، كيو پتان Koypton ، زينان ،Xenon ، هليوم Helium ، هايدروجن و مقدار كم بخارات آب و ذرات گرد و خاك و غبار تشكيل مي دهند.

 

دانشمندان جو يا اتموسفير، زمين را نظر به كثافت ذرات هوا و درجه ي حرارت متفاوت به طبقات مختلف تقسيم نموده اند.  ضخامت طبقه ها ي اتمسفير به صورت دقيق تعيين نشده است بلكه به صورت غير مستقيم ارتفاع آن را تخمين كرده اند؛ بناءً اتموسفير زمين به پنج طبقه تقسيم شده است كه عبارتند از:

 

طبقه ي اول تروپوسفيرTroposphere كه در حدود 2/11 كيلومتر ضخامت دارد. كثافت ذرات هوا در اين طبقه نظر به هر طبقه ي ديگر بيشتر محاسبه شده است.

 

طبقه ي دوم استراتوسفير Stratosphere كه به امتداد طبقه ي اولي تمديد يافته است.  در اين طبقه سه اتم اكسيجن با هم يكجا شده و طبقه ي اوزون Ozone را به وجود آورده و همين طبقه است كه حيات بشري، حيواني و نباتي را از گزند شعاع ماوراي بنفش محفوظ و مصئون نگاه مي دارد.

 

طبقه ي سوم ميزوسفيرMesosphere است كه ضخامت آن را 50 كيلومتر تخمين كرده اند. ذرات هوا در اين طبقه رقيق ارزيابي شده است.

 

طبقه ي چهارم تروموسفير Thermosphere است كه درجه ي حرارت آن خيلي زياد بوده و ضخامت اين طبقه تا 100 كيلومتر تخمين شده است.

 

طبقه ي پنجم اكزوسفير Exosphere ناميده شده است كه ضخامت آن 1000 كيلومتر تخمين مي گردد. در اين طبقه فشارهوا به حد اصغري خود مي رسد.

 

مناطق خشك زمين:

چنان كه قبلاً ذكر شد كه در ادوار مختلف معرفت الارض تحولات زياد در قشر زمين- چه در ساحه ي خشكه و چه در ساحه آبي - پديد آمد.  كتله هاي وسيع آبي را قبلاً مطالعه كرديم؛ ساحات خشكه نيز مانند آب ها، تحولات زيادي را سپري كرده و خشكه هاي بزرگ كه به شكل امروز تبارز كرده اند عبارت اند از: قاره ي آسيا بامساحت 2/44 ميليون كيلومتر مربع، قاره ي امريكا با 3/42 ميليون كيلومتر مربع، قاره ي افريقا با 8/24 ميليون كيلومتر مربع، قطب جنوب يا انتركتيكا با 3/13 ميليون كيلومتر مربع، قاره ي اروپا با 10 ميليون كيلومتر مربع و اقيانوسيه (استراليا و جزاير دور و اطراف آن) با 0/9 ميليون كيلومتر مربع خشكي.

 

جرم و حجم زمين:

دانشمندان جرم كره ي زمين را 5883000000000 تن (پنج تريليون وهشت صد و هشتادو سه ميليارد تن) و حجم آن را 1082841310000 كيلومتر مكعب (يك تريليون و هشتاد و دو ميليارد و هشت صد و چهل و يك ميليون و سه صد و ده هزار كيلومتر مكعب) محاسبه كرده اند. وزن مخصوص زمين را 52/5 در هرسانتي متر مكعب تثبيت كرده اند. ضمناً‌ قابل ذكر است كه وزن مخصوص آب يك گرم مساوي به يك سانتي متر مكعب است. اوسط ارتفاع خشكه ي زمين 823 متر و اوسط عمق بحر ها و اقيانوس ها 3810 متر محاسبه شده است.

 

بلند ترين نقطه ي روي زمين قله اورست (كوه هماليه) مي باشد كه 8884 متر از سطح بحر ارتفاع داشته و عميق ترين نقطه در اقيانوس آرام، گودال ماريانا است كه 10863 متر عمق دارد.

 

محيط زمين:

محيط زمين در روي خط استوا 40073 كيلومتر و محيط زمين به روي نصف النهار 39944 كيلومتر سنجش شده است. به همين ترتيب قطر استواي زمين 12757 كيلومتر و قطر قطبين زمين 12714 كيلومتر سنجش شده است.

 

سرعت سير زمين:

سرعت سير زمين به دور خورشيد يعني در هنگام حركت انتقالي 4/40 كيلومتر در ثانيه به طور اوسط محاسبه شده است.  به همين ترتيب سرعت سير زمين به دور خودش يعني در هنگام حركت وضعي به طور اوسط 400 متر در ثانيه محاسبه گرديده است. ناگفته نبايد گذاشت كه سرعت حركت زمين به دور خودش در عرض البلدهاي مختلف، ا زهم متفاوت مي باشد؛ چنان كه سرعت سير زمين در خط استوا 465 متر در ثانيه و در عرض البلد 30 درجه 403 متر در ثانيه و در عرض البلد 60 درجه 333 متر در ثانيه سنجش شده است.http://1pezeshk.com/wp-content/pics/2012http://1pezeshk.com/wp-content/pics/2012/07/07-30-2012-10-33-34-AM.jpg/07http://1pezeshk.com/wp-content/pics/2012http://1pezeshk.com/wp-content/pics/2012مقایسه‌ای بین اندازه مریخ نوردهای کنجکاوی، روح (یا فرصت) و سوجرنر/07/07-30-2012-10-33-34-AM.jpgمقایسه‌ای بین اندازه مریخ نوردهای کنجکاوی، روح (یا فرصت) و سوجرنر/07/07-30-2012-10-33-34-AM.jpg/07-30-2012-10-33-34-AM.jpg



جمعه 27 مرداد 1391برچسب:, :: 23:22 ::  نويسنده : علیرضا       

خود سازي و روابط اجتماعي

آيا تاكنون در مورد افرادي كه موقعيت هايي به آنها داده شده است فكر كرده ايد؟ آيا افرادي را مي شناسيد كه خود به تنهايي توانايي هايشان را افزايش داده اند. در اين مقاله سعي شده است، آخرين تحقيقات و اطلاعات بدست آمده درباره افزايش توانايي هاي شخصي ارائه شود.

احتمالاً تاكنون با افرادي برخورد داشته ايد كه خوش برخورد هستند و رفتاري دلپذير دارند و اگر در بين جمعي از افراد غريبه قرار گيرند در زمان كمي با آنها ارتباط برقرار مي كنند. اين گونه افراد معمولاً دوست داشتني و جذاب هستند و قادرند افراد را به كارهاي دلخواه خود وادار كنند.

يك فرد با روابط اجتماعي خوب منافع زيادي بدست مي آورد. زيرا رفتار چنين فردي سبب مي شود كه اطرافيان او را به سمت موفقيت سوق دهند. او اعتماد و پشتيباني افراد را به راحتي بدست مي آورد. چنين فردي نه تنها از حمايت اطرافيان برخوردار است، بلكه خود حامي ديگران است و اين چرخه ادامه پيدا مي كند.

او مي تواند با حمايت افراد مختلف در اجتماع كارهاي زيادي انجام دهد. زيرا مي داند چگونه پتانسيل ارتباطات اجتماعي خود را بالا ببرد.

اگر شما هم نگاهي به قدرت ارتباطات اجتماعي خود بكنيد و مهارت هاي ارتباطي خود را بشناسيد و آنها را تقويت كنيد. به سمت تبديل شدن به شخصي اجتماعي و موفق حركت خواهيد كرد. براي افزايش قابليتهاي اجتماعي و تبديل شدن به انساني شادتر و موفق تر بايد روي رفتار و زندگي خود يك بازبيني كلي انجام دهيد. اگر شما يكي از اين افراد (با قدرت روابط اجتماعي بالا) هستيد من دليلي براي عدم موفقيت شما نمي بينم . فقط بايد بدانيد از كجا شروع كنيد.

 

1ــ وقتي در حال تقويت روابط اجتماعي هستيد سعي كنيد صادق و بي ريا عمل كنيد.

تمايل به ريا و دورويي سبب افت عملكرد شما مي شود. صداقت و پاكي سبب افزايش توانايي و اعتبار فرد مي شود. چون كسي كه نقش بازي مي كند هرگز نمي تواند رفتاري شخصي را داشته باشد كه از ته دل به ديگران محبت مي كند. اگر به اين اصل اعتقاد نداريد بهتر است به خواندن اين مقاله ادامه ندهيد چون موفق نخواهيد بود.

 

2ــ يكي از مهمترين تمرين هاي خود سازي تمرين «شنونده خوبي بودن» است.

براي بدست آوردن محبت و اعتماد افراد بايد شنونده خوبي باشيد و با آنها صحبت كنيد. فقط به صداي طرف مقابل گوش ندهيد، بلكه با قلب خود  اين صحبت ها  را پذيرا باشيد. با افرادي كه صحبت مي كنيد ارتباط چشمي برقرار كنيد.طوري به حرفهاي افراد گوش كنيد، كه گويي هر كلمه از حرف هاي آنها را مي شنويد.

 

3ــ با صداي بلند بخنديد و زندگي را خيلي جدي نگيريد.

من نمي گويم با هر صحبت بي مزه اي خود را وادار به خنديدن كنيد. بلكه سعي كنيد در هر كاري كمي طنز چاشني كنيد. و آن را خيلي جدي نگيريد. يك شخص شوخ طبع افراد و همينطور موفقيت را جذب مي كند.

 

4ــ قسمتي بزرگي از خودسازي دوست داشتن خود است.

در فرايند تقويت روابط اجتماعي ممكن است آنقدر خود را غرق در توجه به ديگران بكنيد، كه از خود غافل شويد. و به هر كسي اجازه دهيد شما را به كارهاي مختلف وادار كند. هميشه بخاطر داشته باشيد قبل از هر كسي براي خود ارزش قائل شويد و به خود احترام بگذاريد. اگر شما خود را فرد قابل احترام و باارزشي بدانيد. افراد به سمت شما خواهند آمد به جاي آنكه براي اهداف خود بر روي شانه هاي شما پا بگذارند.

 

5ــ شخصيت خود را پرورش دهيد.

آيا شما بداخلاق، ترشرو و اخمو هستيد. با اين حالتها نمي توانيد وارد زندگي شويد. از شر رفتارها و عادتهاي بد خود خلاص شويد. چون آنها يكي از بزرگترين موانع پيشرفت شما هستند. چه كسي يك دوست بداخلاق مي خواهد؟!

 

6ــ وقتي در حال كار براي خودسازي هستيد به خود اطمينان داشته باشيد.

توانايي چرخيدن در اطراف اتاق و معرفي خود همراه با لبخند يك فرد برنده منجر به افزايش اعتماد به نفس شما مي شود. و بخاطر داشته باشيد به جاي غرور و خودبيني به خود اعتماد كنيد.

 

7ــ يكي از نمودهاي خودسازي كنترل خويشتن است.

زمانيكه عصباني مي شويد داد و بيداد نكنيد. آرام و متين باشيد. براي كنترل وضعيت موجود و تبديل خشم خود به چيزي مولد و مثبت بايد به اندازه كافي پخته باشيد.

 

8ــ روابط خود را تقويت كنيد.

روابط شما با خانواده و دوستان و افرادي كه نقش مهمي در زندگي شما ايفا مي كنند، نبايد مورد غفلت واقع شوند. با اين افراد بيرون برويد و ساعات خوشي را با هم بگذرانيد. كارهاي دلپذيري را با هم انجام دهيد تا زمانيكه افرادي كه براي شما اهميت دارند (خانواده و دوستان و ...) پشتيبان شما باشند. شادي شما را ترك نخواهد كرد.

و در پايان روابط خوب شما با ديگران به شما كمك مي كند تا توانايي هاي فردي خود را افزايش دهيد و در عين حال به عنوان يك فرد دوست داشتني در موقعيت يك فرد برنده قرار گيريد. البته موقعيت شما برنده ــ برنده خواهد بود (براي شما و ديگران) دوستان شما مي دانند كه هر گاه احتياج به كمك داشته باشند مي توانند به شما تكيه كنند.

اكنون شما درباره خودسازي شاخص هايي بدست آورده ايد و مي توانيد به آنها عمل كنيد ولي بدون عمل نمي توانيد از آنچه آموخته ايد بهره ببريد.



جمعه 27 مرداد 1391برچسب:, :: 23:22 ::  نويسنده : علیرضا       


جمعه 27 مرداد 1391برچسب:, :: 23:22 ::  نويسنده : علیرضا       

 

خود سازي و روابط اجتماعي

آيا تاكنون در مورد افرادي كه موقعيت هايي به آنها داده شده است فكر كرده ايد؟ آيا افرادي را مي شناسيد كه خود به تنهايي توانايي هايشان را افزايش داده اند. در اين مقاله سعي شده است، آخرين تحقيقات و اطلاعات بدست آمده درباره افزايش توانايي هاي شخصي ارائه شود.

احتمالاً تاكنون با افرادي برخورد داشته ايد كه خوش برخورد هستند و رفتاري دلپذير دارند و اگر در بين جمعي از افراد غريبه قرار گيرند در زمان كمي با آنها ارتباط برقرار مي كنند. اين گونه افراد معمولاً دوست داشتني و جذاب هستند و قادرند افراد را به كارهاي دلخواه خود وادار كنند.

يك فرد با روابط اجتماعي خوب منافع زيادي بدست مي آورد. زيرا رفتار چنين فردي سبب مي شود كه اطرافيان او را به سمت موفقيت سوق دهند. او اعتماد و پشتيباني افراد را به راحتي بدست مي آورد. چنين فردي نه تنها از حمايت اطرافيان برخوردار است، بلكه خود حامي ديگران است و اين چرخه ادامه پيدا مي كند.

او مي تواند با حمايت افراد مختلف در اجتماع كارهاي زيادي انجام دهد. زيرا مي داند چگونه پتانسيل ارتباطات اجتماعي خود را بالا ببرد.

اگر شما هم نگاهي به قدرت ارتباطات اجتماعي خود بكنيد و مهارت هاي ارتباطي خود را بشناسيد و آنها را تقويت كنيد. به سمت تبديل شدن به شخصي اجتماعي و موفق حركت خواهيد كرد. براي افزايش قابليتهاي اجتماعي و تبديل شدن به انساني شادتر و موفق تر بايد روي رفتار و زندگي خود يك بازبيني كلي انجام دهيد. اگر شما يكي از اين افراد (با قدرت روابط اجتماعي بالا) هستيد من دليلي براي عدم موفقيت شما نمي بينم . فقط بايد بدانيد از كجا شروع كنيد.

 

1ــ وقتي در حال تقويت روابط اجتماعي هستيد سعي كنيد صادق و بي ريا عمل كنيد.

تمايل به ريا و دورويي سبب افت عملكرد شما مي شود. صداقت و پاكي سبب افزايش توانايي و اعتبار فرد مي شود. چون كسي كه نقش بازي مي كند هرگز نمي تواند رفتاري شخصي را داشته باشد كه از ته دل به ديگران محبت مي كند. اگر به اين اصل اعتقاد نداريد بهتر است به خواندن اين مقاله ادامه ندهيد چون موفق نخواهيد بود.

 

2ــ يكي از مهمترين تمرين هاي خود سازي تمرين «شنونده خوبي بودن» است.

براي بدست آوردن محبت و اعتماد افراد بايد شنونده خوبي باشيد و با آنها صحبت كنيد. فقط به صداي طرف مقابل گوش ندهيد، بلكه با قلب خود  اين صحبت ها  را پذيرا باشيد. با افرادي كه صحبت مي كنيد ارتباط چشمي برقرار كنيد.طوري به حرفهاي افراد گوش كنيد، كه گويي هر كلمه از حرف هاي آنها را مي شنويد.

 

3ــ با صداي بلند بخنديد و زندگي را خيلي جدي نگيريد.

من نمي گويم با هر صحبت بي مزه اي خود را وادار به خنديدن كنيد. بلكه سعي كنيد در هر كاري كمي طنز چاشني كنيد. و آن را خيلي جدي نگيريد. يك شخص شوخ طبع افراد و همينطور موفقيت را جذب مي كند.

 

4ــ قسمتي بزرگي از خودسازي دوست داشتن خود است.

در فرايند تقويت روابط اجتماعي ممكن است آنقدر خود را غرق در توجه به ديگران بكنيد، كه از خود غافل شويد. و به هر كسي اجازه دهيد شما را به كارهاي مختلف وادار كند. هميشه بخاطر داشته باشيد قبل از هر كسي براي خود ارزش قائل شويد و به خود احترام بگذاريد. اگر شما خود را فرد قابل احترام و باارزشي بدانيد. افراد به سمت شما خواهند آمد به جاي آنكه براي اهداف خود بر روي شانه هاي شما پا بگذارند.

 

5ــ شخصيت خود را پرورش دهيد.

آيا شما بداخلاق، ترشرو و اخمو هستيد. با اين حالتها نمي توانيد وارد زندگي شويد. از شر رفتارها و عادتهاي بد خود خلاص شويد. چون آنها يكي از بزرگترين موانع پيشرفت شما هستند. چه كسي يك دوست بداخلاق مي خواهد؟!

 

6ــ وقتي در حال كار براي خودسازي هستيد به خود اطمينان داشته باشيد.

توانايي چرخيدن در اطراف اتاق و معرفي خود همراه با لبخند يك فرد برنده منجر به افزايش اعتماد به نفس شما مي شود. و بخاطر داشته باشيد به جاي غرور و خودبيني به خود اعتماد كنيد.

 

7ــ يكي از نمودهاي خودسازي كنترل خويشتن است.

زمانيكه عصباني مي شويد داد و بيداد نكنيد. آرام و متين باشيد. براي كنترل وضعيت موجود و تبديل خشم خود به چيزي مولد و مثبت بايد به اندازه كافي پخته باشيد.

 

8ــ روابط خود را تقويت كنيد.

روابط شما با خانواده و دوستان و افرادي كه نقش مهمي در زندگي شما ايفا مي كنند، نبايد مورد غفلت واقع شوند. با اين افراد بيرون برويد و ساعات خوشي را با هم بگذرانيد. كارهاي دلپذيري را با هم انجام دهيد تا زمانيكه افرادي كه براي شما اهميت دارند (خانواده و دوستان و ...) پشتيبان شما باشند. شادي شما را ترك نخواهد كرد.

و در پايان روابط خوب شما با ديگران به شما كمك مي كند تا توانايي هاي فردي خود را افزايش دهيد و در عين حال به عنوان يك فرد دوست داشتني در موقعيت يك فرد برنده قرار گيريد. البته موقعيت شما برنده ــ برنده خواهد بود (براي شما و ديگران) دوستان شما مي دانند كه هر گاه احتياج به كمك داشته باشند مي توانند به شما تكيه كنند.

اكنون شما درباره خودسازي شاخص هايي بدست آورده ايد و مي توانيد به آنها عمل كنيد ولي بدون عمل نمي توانيد از آنچه آموخته ايد بهره ببريد.

 



جمعه 19 خرداد 1391برچسب:, :: 1:32 ::  نويسنده : علیرضا       

 
Cholera bacteria SEM.jpg

وَبا بیماری است که از طریق آب توسط باکتری ویبریو کلرا ایجاد می‌شود. این بیماری در گذشته در ایران به نام مرگامرگی خوانده می‌شده‌است. این باکتری با نوشیدن آب آلوده یا خوردن ماهی نپخته یا خوردن صدف‌ها وارد بدن می‌شود. در ایران بیشترین راه انتقال وبا، سبزی‌های آلوده‌است. سبزی‌هایی که در هنگام کاشته شدن با کود انسانی (پساب) تغذیه می‌شوند دارای بیشترین آلودگی هستند. وبا در طول تاریخ هفت بار همه‌گیری جهان‌گستر داشته‌است. در قرن نوزدهم چندین بار در اروپا همه‌گیر شد اما امروزه وبا بیشتر در کشورهای جهان سوم به علت وضعیت ناسالم و غیر بهداشتی آبهای آشامیدنی دیده می‌شود.

خاستگاه اپیدمیولوژیک وبا

نقشه گسترش وبا در جهان

وبا در آغاز بیماری مسری بخش‌هایی از شبه قاره هند در اطراف رود گنگ بوده‌است. این بیماری از راه راه‌های بازرگانی (زمینی و دریایی) به روسیه و سپس به اروپای غربی و از اروپای غربی به آمریکای شمالی منتقل شد.

شناسایی باکتری وبا

نشانه‌های بیماری

آغاز ناگهانی اسهال آبکی شدید و بدون درد و تب از نشانه‌های بیماری وبا است.اسهال وبا به اسهال آب برنجی معروف است وفرد بیمار گاه روزانه بیش از ۳۰لیتر آب دفع میکند که این مقدار دفع آب باعث اسیدوز و نهایتا می تواند منجر به مرگ فرد شود. کمتر از ۵٪ بیماران وبایی تب دارند. گاهی در آغاز بیماری استفراغ دیده می‌شود. بیمار احساس تشنگی دارد و بی‌قرار است از درد پشت ساق پا شاکی است، زبان خشک، چشم‌ها گودرفته، نبض ناتوان است.

  • تشنگی زیاد
  • استفراغ بدون حالت تهوع
  • اسهال آبکی و پرفشار و بدون دل‌درد که بیمار نتواند آن را کنترل کند.
  • گرفتن ماهیچه‌های پشت ساق پا
  • کم شدن ادارار
  • ادرار با رنگ زرد

البته باید توجه داشته باشید که هر کدام از این موارد بالا به تنهایی نشان‌گر وبا نیستند یک فرد ممکن است همه نشانه‌های بالا را نداشته باشد. مدت زمان بروز بیماری از ۲ تا ۵ روز متغیر است.

پیشگیری

تیم ضدعفونی کننده در جریان همه‌گیری وبا در هامبورگ آلمان در سال ۱۸۹۲

اگرچه بیماری وبا می‌تواندمرگ آور باشد، می‌توان به آسانی از آن پیشگیری کرد. در ایالات متحده آمریکا و اروپای غربی به علت استفاده از سیستم‌های آب و دفع پساب پیشرفته، وبا تهدید مهمی نمی‌باشد.
مهمترین روش پیشگیری دفع مناسب پساب و جلوگیر از ورود آنها به منابع آب آشامیدنب است. تصفیه، جوشاندن و کلریده کردن آب از مدتها قبل روش مناسبی برای جلوگیری از سرایت این بیماری است.
شیر و غذاهای آماده باید پس از گرم کردن مصرف شود. از بین بردن حشرات و دور نگهداشتن مواد غذایی از دسترس مگس، گندزدایی سبزی و میوه جات با محلول پرکلرین یک در ۱۰ هزار به کنترل بیماری کمک می‌کند. اولین قدم در کنترل بیماری وبا، تشخیص سریع بالینی و آزمایشگاهی و جدا کردن بیماران و افراد ناقل است. وسایل بیمار باید به طور کامل گندزدایی شود. رعایت کامل جداکردن (ایزولاسیون) در مورد بیمار به عمل آید و ملاقات او ممنوع شود.

درمان

نخسنین مرحله درمان، نوشاندن آب و الکترولیت‌ها به بیمار است. گام سپسین، دادن آنتی‌بیوتیک است که هم کمک به کاهش حجم مدفوع می‌کند و هم مدت بیماری را کوتاه می‌کند و همچنین سیکل انتقال را کوتاه و قطع می‌کند.

درمان وبا با نوشاندن الکترولیت به بیمار

برای نوشاندن آب و الکترولیت توجه به شدت اسهال و وضع کم آبی بیمار لازم است. در اسهال‌های خفیف و دهیدراتاسیون خفیف (زیر ۵٪) دادن آب و الکترولیت خوراکی (ORS) کافی است اگر موجود نبود و یا بیمار تحمل نکرد می‌توان از لعاب برنج (۵۰ گرم در لیتر)، نوشابه با نمک و... استفاده کرد.
در بیماران با دهیدراسیون شدید (که بیش از ۱۰٪ آب از دست داده‌اند؛ درای چشم‌های کاملاً گودرفته، خواب آلوده، فشار خون و نبض ضعیف،) و همچنین در بیمارانی که استفراغ دارند و یا در بیمارانی که در اغما هستند و همچنین بیماران دارای فلج روده باید سرم تزریق شود.

آنتی بیوتیک تتراسایکلین و داکسی سیکلین نقش مهمی در کاهش مدت و شدت بیماری وبا دارند. سایر آنتی بیوتیک‌هایی که بهره گیری می‌شوند دربرگیرنده سیپروفلوکساسین و آزیترومایسین می‌باشند. برای کودکان نالیدیکسیک اسید، فورازولیدون، کوتریموکسازول و اریترومایسین مناسب است.

واکسن وبا

واکسن‌های ساخته شده از باکتری کشته شده در زیر پوست مصونیتی کوتاه مدت ایجاد می‌کند. واکسن خوراکی با میکروب کشته شده دارای انواع مختلف است و حدوداً در ۵۰٪ موارد مؤثر است و مدت دوام واکسن حدود ۳ سال است نوع دیگر واکسن با میکروب زنده ضعیف شده‌است که در دست بررسی می‌باشد. به‌طور معمول و یا به طورکلی واکسن به عنوان پیشگیری وبا توصیه نمی‌شود و رعایت نکات بهداشتی برای جلوگیری وبا کافی است.

 

سم وبا و مکانیسم بیماری

سم باکتری ویبریو کلرا کُلُراژن (Choleragen) یا زهرابهٔ وبا (Cholera Toxin) نامیده می‌شود. سم کلرا مهمترین ساز و کارها اصلی بیماری‌زایی باکتری ویبریو کلرا محسوب می‌شود.این سم از نوع ویبریو کلرا از معده گذشته و به دوازدهه که جایگاه حساس باکتری است می‌رسد به قشر مخاطی نفوذ کرده و به سلول‌های پوششی و پرزهای دوازدهه می‌چسبد و پس از چسبیدن به پرزهای دوازدهه و تکثیر زیاد، ۷۰ سانتیمتر ابتدای رودهٔ کوچک را می‌پوشانند. باکتری ویبریو کلرا پس از تکثیر در روده، پاره شده و درونمایه آن که همان زهرابه یا سم وبا است وارد روده می‌شود. زهرابهٔ وبا در روده سبب افزایش cAMP (سیکلیک اِ اِم پی) شده که خود سبب افزایش تراوش آب و الکترولیت به درون روده می‌شود و در همچنچنین از جذب الکترولیت‌ها جلوگیری می‌کند.

آسیب‌پذیری به باکتری وبا

باکتری ویبریو کلرا بطور معمولی می‌تواند باعث ایجاد بیماری وبا در افراد سالم گردد، گرچه افزایش آسیب‌پذیری بدن افراد با ضعیف شدن سیستم ایمنی بدن رابطه دارد. افرادی که معده آنها بخاطر استفاده داردوهای ضد اسیدی (مانند رانیتیدین، سایمتیدین، امپرازول) یا تغذیه نامناسب کمتر اسیدی است، به این بیماری آسیب‌پذیرتر هستند. پژوهش‌های همه‌گیرشناختی اخیر نشان می‌دهد که آسیب‌پذیری افراد به بیماری وبا با نوع و گروه خونی آنها ارتباط دارد. افرادی که گروه خونی O دارند بیشترین آسیب‌پذیری نسبت به این بیماری دارند.

چرخه زیستی باکتری وبا

مخزن اصلی وبا انسان است. ولی با تازگی ثابت گردیده که بطور طبیعی در جانداران ریز آب (پلانکتون‌ها) در محل ورود رودخانه به دریا و در آب‌های کمی شور مزه نیز وجود دارد. باکتری ویبریو کلرا بطور طبیعی بر روی پلانکتون‌های آب شیرین، آب کمی شور و آب دریا زندگی می‌کند. این منابع آب به ویبریو کلرا آلوده هستند و مواد غذایی شسته شده در آین آب‌ها و صدف‌هایی که در آن آب‌ها زندگی می‌کنند، را آلوده می‌کند و می‌توانند سپس به انسان منتقل شوند.

 

وبا در ایران

  • سال ۱۳۴۴ همه‌گیری (اپیدمی) وبا در ایران رخ داد و ایران منطقه آندمیک وبا شد اولین
  • سروتایپ اینهابا اوایل سال۵۰ در ایران دیده شد و سپس به‌طور متناوب تا سال ۱۳۵۶ اینهابا و اوگاوا در ایران دیده می‌شد. پس از سال ۱۳۵۶ تقریباً تمام موارد در ایران اوگاوا بود.

 

قربانیان نامی وبا

  • چایکوفسکی یک هفته پس از آغاز سمفونی شماره ۶ او به دلیل بیماری وبا درگذشت.

اطلاعات تاریخی دیگر

در زمان‌های گذشته، کسانیکه با کشتی‌ها در دریاها مسافرت می‌کردند اگر یکی یا شمار بیشتری از خدمه کشتی بیماری وبا می‌گرفتند پرچم زردی برمی افراشتند. قایق‌های با پرچم زرد برافراشته حق نداشتند که در هر بندری پهلو گیرند و بار خود را تهی سازی کنند.

 

 

پیوند به بیرون



جمعه 19 خرداد 1391برچسب:, :: 1:6 ::  نويسنده : علیرضا       
پرش به: ناوبری, جستجو
میکوباکتریوم توبرکلوزیس در زیر میکروسکوپ الکترونیک

سِل به زبان فارسی دری «توبر کلوز» یک است. باسیل این بیماری میکوباکتریوم توبرکلوزیس یا باسیل کخ نام دارد زیرا که در سال ۱۸۸۲ (میلادی) پرفسور رابرت کخ دانشمند آلمانی آن را کشف کرد. نوعی از این بیماری که به موسوم است، میان انسان و چهارپایان مشترک است.

این بیماری در کشورهای جهان سوم از معضلات بهداشتی است. مرض سل یا توبرکلوز (به اختصار تی‌بی) یکی از بیماریهای مهلک در جهان است که عامل آن مایکوباکتریوم‌ها یا به طور دقیقتر میکوباکتریوم‌های سلی است. در بیماری سل معمولاً ششها مورد حمله قرار می‌گیرند، این نوع سل را تی‌بی ریوی نیز گویند ولی از سایر اعضای درگیر در سل می‌توان سیستم عصبی مرکزی، غدد لنفاوی و گردش خون، دستگاه تناسلی و ادراری، دستگاه گوارش و معده، استخوان‌ها، مفاصل و پوست را نام برد. سایر میکوباکتریوم‌ها مانند بوویس، افریکنم، میکرتی و کانتی نیز باعث بیماری می‌شوند ولی نادر هستند. از انواع نشانه‌های سل می‌توان به سرفه مزمن همراه با خلط سینه آغشته به خون، تب، تعریق شبانگاهی و کاهش وزن اشاره کرد. سل را می‌توان با رادیوگرافی قفسه سینه، تست پوستی توبرکولین، بررسی میکروسکوپی خلط و کشت میکروبی خلط و مایعات بدن در آزمایشگاه تشخیص داد.

درمان سل مشکل است و به دوره‌های طولانی و استفاده از آنتی بیوتیک‌های متفاوت نیاز دارد همچنین باید رفتار و تماس افراد کنترل شود. گونه‌های مقاوم به آنتی بیوتیک مایکوباکتریوم در سال‌های اخیر درمان سل را با مشکل روبه رو کرده‌است.

شیوع بیماری سل در سال ۲۰۰۶. در هر ۱۰۰۰ نفر. قرمزبیشتر از ۳۰۰، نارنجی=200، زرد=200-100، سبز=۱۰۰-۵۰، آبی کمتر از ۵۰ و خاکستری بدون اطلاعات

محتویات

پیشگیری

پیشگیری از آلوده شدن به سل و کنترل تماسهای افراد و همچنین واکسیناسیون توسط بهترین شیوه مبارزه با سل است. باکتری‌های سل می‌تواند توسط عطسه، سرفه و یا تف کردن افراد آلوده به سل در محیط پخش شود. در حال حاضر حدود یک سوم جمعیت جهان به باکتری‌های سل نوع ضعیف آلوده‌اند و سرعت آلوده شدن افراد درحال حاضر یک نفر در هر ثانیه‌است هر چند بسیاری از این عفونت‌ها به صورت نهانی هستند. حدود یک دهم این عفونت‌ها نهایتا به سل فعال تبدیل می‌شوند و اگر بدون معالجه رها شوند بیش از نیمی از آن‌ها به مرگ منجر می‌شود. در سال ۲۰۰۴ حدود ۱۴٫۶ میلیون نفر در جهان از بیماری نوع شدید سل رنج می‌برند و حدود ۸٫۹ میلیون نفر در جهان مستعد نوع شدید سل هستند و حدود ۱٫۶ میلیون نفر نیز بر اثر سل مرده‌اند. بیشتر این آمار مربوط به کشورهای جهان سوم است اما این آمار حتی در کشورهای پیشرفته نیز رشد داشته دلیل این امر می‌تواند گسترش بیماری ایدز باشد. حدود ۸۰٪ افراد سلی در آسیا و آفریقا هستند و در آمریکا حدود ۵٪ تا ۱۰٪ به آزمایش سل جواب مثبت داده‌اند. در آمریکا ۲۵٫۰۰۰ نفر مستعد سل وجود دارد و حدود۴۰٪ سل در آمریکا به دلیل مهاجرت افراد آسیایی و آفریقایی رخ می‌دهد.

راه‌های ابتلا

اصلی‌ترین راه ابتلا استنشاق ترشحات یا غبار آلوده به باسیل سل می‌باشد که معمولاً ناشی از تماس با بیمار سلی درمان نشده می‌باشد. ولی سل گاوی می‌تواند از طریق مصرف لبنیات آلوده و غیر پاستوریزه نیز انسان را آلوده نماید. بیماری سل به وسیله قطره‌های ریز موجود در هوا از فردی به فرد دیگر منتقل می‌شود و اغلب افرادی را که در ارتباط نزدیک با فرد بیمار باشند را درگیر می‌کند. لذا باید بیمار به بیمارستان منتقل شود و یا تحت درمان صحیح قرار بگیرد. یک سرفه می‌تواند حدود ۳٫۰۰۰ ریزقطره عفونی تولید کند. این ریزقطره‌ها به سرعت خشک می‌شوند و در هوا معلق می‌مانند و در صورت استنشاق وارد ریه افراد می‌شوند. بنابراین افراد مبتلا هنگام عطسه و سرفه باید همیشه برای پوشاندن دهان و بینی خود از دستمال استفاده نمایند و پس از آن، دستهای خود را با دقت بشویند.

البته این به آن معنا نیست که فرد مبتلا به سل باید قرنطینه شود. در تماس کوتاه و گذرا امکان انتقال بسیار کم است. بسیاری از مردم میکروب سل در بدنشان وجود دارد اما مبتلا به بیماری سل فعال نیستند. سل از طریق غذا، آب، تماس جنسی، تزریق خون یا نیش حشرات منتقل نمی‌شود.

این باکتری می‌تواند تمامی اعضای بدن را گرفتار کند اما بیشتر ریه‌ها را گرفتار می‌کند. باکتری سل پس از ورود به ریه‌ها در آنجا تکثیر پیدا می‌کند و معمولاً پس از تحریک سیستم ایمنی بر آن در همان محل به صورت نهفته باقی می‌ماند و در صورت ایجاد شرایط مساعد ممکن است سل ریوی بروز کند. گاهی باکتری پس از تکثیر در ریه‌ها از طریق خون به سایر اعضای بدن منتقل می‌شود و ایجاد سل در آن عضو می‌نماید. ندرتاً باکتری بلافاصله پس از ورود به ریه‌ها، شروع به فعالیت و تکثیر می‌کند و موجب بیماری فعال درریه‌ها می‌گردد که این نوع در کودکان و بیمارانی که اختلال سیستم ایمنی دارند، شایعتر است.

دیگر نامهای سل

در گذشته سل را کانسامپشن یا مصرف کننده می‌گفتند چرا که این گونه تصور می‌شد که افراد را از داخل می‌خورد و با سرفه خونی و زردی همراه است. سل جلدی نیز یکی دیگر از نام‌های عامیانه بود. دشمن پادشاه نیز نام دیگری بود چون اعتقاد بر این بود که پادشاه با دست زدن به افراد سلی آنها را شفا می‌دهد. پوت و یا گیبس مفصلی نیز نامیده می‌شد. نام کُخ نیز متداول است.

در زبان پهلوی به این بیماری xwarišnih می‌گفتند که برابر با بیماری‌ای بود که سبب تحلیل رفتن آدمی می‌شود.

سل میلیاری که با نام سل ارزنی نیز شناخته می‌شود در بیماران با ضعف ایمنی دیده می‌شود. در این نوع ضایعات تحت پرتو ایکس ظاهری دانه شکل دارند.

اشکال بیماری سل

  • سل ریوی که اگر ریه‌ها را درگیر کند بیماری سل ریوی حادث می‌شود که خود شامل دو گروه می‌شود:

الف- سل ریوی با خلط

ب‌- سل ریوی با خلط

بیماران مبتلا به سل ریوی از مهم‌ترین گروه می‌باشند زیرا این گروه به عنوان مخزن بیماری در جامعه نقش دارند و موجب انتقال بیماری به سایر افراد می‌گردند.

عوامل مساعدکننده

بعضی از عواملی که باعث می‌شود آلودگی به سل تبدیل به بیماری شود یا فرد سالم در معرض بیشتری برای بیمار شدن باشد در زیر آمده‌است:

  1. عفونت به ایدز (آلودگی به ایدز یکی از عوامل موثر در
  2. استفاده از مواد مخدر
  3. عفونت اخیر با میکوباکتریوم توبرکلوزیس (طی ۲ سال گذشته)
  4. علائم رادیوگرافی قفسه سینه که دال بر سل قبلی باشد (در افرادی کامل درمان نشده‌اند یا اصلاً درمان نشده‌اند)
  5. دیابت ملیتوس
  6. درمان طولانی با کورتیکواستروییدها (داروهای سرکوب کننده سیستم ایمنی)
  7. سرطان سر و گردن
  8. بیماریهای خونی (مانند لوسمی)
  9. بیمارهای کلیوی پیشرفته
  10. وزن بدن پایین(۱۰٪ یا کمتر از ۱۰٪ وزن مطلوب)

علایم بالینی

سل اولیه معمولاً بی‌نشانه‌است و در جریان معاینه اطرافیان بیماران سلی کشف می‌شود. نشانه‌های بیماری عبارت‌اند از سرفه (معمولاً خشک)، تب، کم اشتهایی و در کودکان نارسایی رشد. نشانی‌های شدیدتر بیماری ممکن است شامل حملات سرفه و دیده شدن خون در خلط باشد.

سل ممکن است بجز ریه اعضای مختلفی از بدن را گرفتار کند که این اعضا می‌تواند شامل غدد لنفاوی، استخوان و مفاصل، ستون مهره‌ها، دستگاه ادراری تناسلی، شکم و روده، پریکارد قلب باشد که بسته به ناحیه گرفتار علایم خاص خود را خواهد داشت.

در بیماری‌های نوع شدید سل حدود ۷۵٪ سل ریوی است که علائم آن شامل درد قفسه سینه و سرفه خونی و مزمن بیش از سه هفته و علائم سیستماتیک شامل تب و لرز، عرق شبانه، کاهش اشتها، کاهش وزن و رنگ پریدگی و خستگی مداوم می‌باشد. در حدود ۲۵٪ سل حاد عفونت از شش شروع شده و به دیگر قسمتها سرایت می‌کند و باعث بروز انواع تی‌بی می‌شود. عفونت غیر ریوی در پرده جنب، سیستم عصبی مرکزی و مننژ، غدد لنفاوی، حلق، سیستم تناسلی، مفاصل و استخوانها دیده می‌شود. هرچند عفونت‌های غیر ریوی واگیر دار نیستند ولی ممکن است با نوع واگیر دار ریوی همزمان باشد.

کلا هر بیماری که یک یا چند علائم زیر را داشته باشد باید مشکوک به بیماری سل شد:

  1. سرفه(معمولاً خشک) بیش از ۲ هفته(شایعترین علامت)
  2. تب و عرق شبانه
  3. بی اشتهایی
  4. خلط فراوان
  5. خلط خونی
  6. درد قفسه سینه

عوارض

بسته به دستگاه درگیر و مدت درگیری سل می‌تواند منجر به فضای جنب)، آمپیم (پلورزی چرکی سلی)، خنازیر یا کلیه‌ها، اختلال‌های باروری در گرفتاری اندامها تناسلی، شکستگی مهره‌ها و... شود.

پیدایش بیماری

باکتری سل (نقاط قرمز) در بزاق.

حدود ۹۰٪ افرادی که توسط میکروباکتریوم توبرکولوز آلوده شده‌اند دارای عفونت نهانی می‌باشند و تقریبا بدون علائم تشخیص هستند. حدود یک دهم این افراد نهایتا به سل حاد مبتلا می‌شوند و اگر بدون معالجه رها شوند بیش از نیمی از آنها به مرگ منجر می‌شود. عفونت زمانی شروع می‌شود که میکرو باکتریومها به مکانی می‌رسند که می‌توانند در آنجا تکثیر یابند (اغلب درصورت ضعف دستگاه ایمنی فرد). مکان اولیه شروع عفونت در شش که گون نامیده می‌شود و به طور معمول در قسمت بالای لوپ پایینی یا در قسمت پایینی لوپ بالای ریه قرار دارد. در ابتدا باکتری‌ها توسط سلول ایمنی برداشته می‌شوند و به آنها اجازه حمله مکرر داده نمی‌شود اگر چه این سلولها می‌توانند باسیل‌ها را به محل گره‌های لنفاوی ببرند، اما در مرحله دوم انتشار توسط جریان خون باکتریها به دیگر ارگانها انتقال می‌یابند و کل بدن را می‌توانند آلوده کنند. اگرچه تاثیرات سل بر روی قلب و ماهیجه‌های اسکلتی و پانکراس و تیروئید بسیار کم است. بیماری سل می‌تواند برای دیگر بیماری‌ها زمینه را نیز آماده کند. برای مبارزه با سل در داخل بدن ماکروفاژها، لنفوسیتهای تیوبی و فیبروبلاست‌ها که در بین سلول‌ها قرار دارند با هم جمع شده و تشکیل گرانولار می‌دهند که در آن یاخته‌های عفونی توست لنفوسیتها احاطه می‌شوند و با این عمل از پراکنده شدن باکتری‌ها جلوگیری کرده و محیطی برای فعالیت سیستم حفاظتی ایجاد می‌کند. در داخل گرانولارها لنفوسیتها سایتوکینهایی را ترشح می‌کنند تا با فعال کردن ماکروفاژها باکتری‌ها را نابود کند البته لنفوسیتها می‌توانند مستقیما نیز باکتری‌ها را نابود کنند. اغلب باکتری‌ها بطور کامل نابود نمی‌شوند و تعدادی به حالت کمون می‌روند و عفونت نهایی را ایجاد می‌کنند. یکی دیگر از ویژگیهای گرانولار درانسان ایجاد سلول‌های مرده داخل خودش است که نکروزیس نامیده می‌شود. نکروزیس یک بافت نرم سفید پنیری رنگ است که با چشم دیده می‌شود (نکروز کازئوز). اگر چنانچه باکتری‌ها راهی به داخل جریان خون مخصوصا در بافتهای آسیب دیده بیابند به دیگر اعضای بدن رفته و باعث انتشارعفونت می‌شوند و به صورت دانه‌های ریز سفید رنگ ظاهر می‌شوند. این نوع شدید بیماری بیشتر در کودکان خردسال یا بزرگسالان با ضعف ایمنی شایع است و سل میلیاری نامیده می‌شود. سل میلیاری علیرغم درمان امار مرگ ومیر ۲۰٪درصدی دارد زیرا در بسیاری از موارد عفونت پیشرفت کرده و بافت‌های مختلفی درگیر نکروز پنیری شده‌اند. در انواع شدید بیماری این حفره راهی به مسیر هوا پیدا کرده واین مواد سفید رنگ توسط سرفه بیرون می‌اید. این مواد شامل باکتری‌های زنده نیز بوده و همچنین روشی است برای انتشارعفونت.

روشهای تشخیص

عکس قفسه سینه بیماری که به سل مبتلاست توسط اشعه ایکس

بیماری سل را می‌توان با علائم ظاهری بیماری که روی ارگانهای بدن می‌گذارد تشخیص داد. روشهای آزمایشگاهی، رادیوگرافی و یا تست پوستی توبرکولین نیز وجود دارند. یکی از مشکلات در تشخیص سل زمان‌بر بودن بعضی از این روشهاست مثلا کشت ازمایشگاهی خلط به ۴ الی ۱۲ هفته وقت نیاز دارد. تفسیر تست پوستی به عوامل ریسک فرد برای مواجهه با عفونت، سیستم ایمنی و تاریخچه واکسیناسیون فرد بستگی دارد. افراد دارای عفونت نهانی که قبلا واکسینه نشده‌اند نسبت به افراد واکسینه شده در تست پوست به مدت زمان بیشتری نیاز دارند تا واکنش نشان دهند. بنابراین این تست باید با دقت و با توجه به محل زندگی بیمار انجام شود. تست توبرکولین پوست ممکن است جواب منفی کاذب نیز بدهد مثلا در بیماران دچار سوء تغذیه، ضعف ایمنی یا سل میلیاری. البته در روشهای جدید برای تشخیص با استفاده از واکنش‌های زنجیری پلیمراز به شناسای دی‌ان‌ای باکتری و سنجش میزان پادتنهایی که بدن در عکس العمل به باکتری‌ها ترشح می‌کند می‌پردازد. این تست‌ها دقیق‌تر هستند. روش‌های تشخیص عبارتند از:

  • آزمون توبرکولین
  • کشت خلط

۳ نمونه خلط از بیمار گرفته و به آزمایشگاه ارسال می‌گردد. نحوه گرفتن نمونه خلط:

  1. ابتدا در اولین مراجعه فرد مشکوک یک نمونه گرفته می‌شود.
  2. ظرفی به بیمار داده می‌شود که مشخصات بیمار در سطح خارجی ظرف نوشته شده‌است. و بیمار باید نمونه دوم خود را صبح زود و قبل از مراجعه دوم جمع‌آوری کند.
  3. در مراجعه دوم نمونه سوم از وی گرفته می‌شود.

درمان

دوره درمان و تعداد داروی مورد مصرف بسته به شدت بیماری و قسمت‌های درگیر بدن متفاوت است ولی به طور متوسط بین شش ماه تا یک سال می‌باشد. آلودگی هم‌زمان به بیماری ایدز می‌تواند درمان بیماری را بسیار مشکل کند. درمان انواع مقاوم به درمان باسیل سل از چالشهای پزشکی است. در گذشته تنها راه‌های درمانی استراحت در جاهای خوش آب و هوا و در زیر نور خورشید، نیروبخشی جسمانی، دوری از کارهای سخت و رنج آور، ورزش سبک، گردش و شادی و خوش گذرانی و دوری از غم و اندوه، خوردن خوراک‌های سودمند و نیروبخش بود. طول مدت درمان معمول ۶ ماه است که ۲ ماه اول مرحله حمله‌ای شامل ۴ داروی ایزونیازید، ریفامپین،

مشکل مصرف کبدی. مقاومت در برابر آنتی‌بیوتیک‌ها که به طور منظم مصرف می‌شوند شامل مقاومت اولیه و ثانویه‌است. مقاومت اولیه در افراد آلوده به نوع شدید احتمال بیشتری دارد. برای این افراد نباید فقط داروهای با کیفیت پایین استفاده کرد. موضوع مقاومت دارویی یک مساله فراگیر است چرا که هرچه طول درمان بیشتر باشد نیاز به داروهای گرانتر (داروهای سری دوم درمان) بیشتر می‌شود. مقاومت می‌تواند به صورت مقاومت چند دارویی نیز باشد.

در زمان‌های گذشته روش‌های معالجه سل بیشتر بر رژیم غذایی متمرکز بود. در کتاب تاریخ طبیعی این روش‌ها را بیان می‌کند: کبد گرگ همراه با شراب رقیق و چربی خوک همراه با سبزی و سوپ مغز خر ماده. نشان داده شده موش‌هایی که در رژیم غذایی خود ۲٪ پروتئین مصرف می‌کنند مرگ و میر بیشتری در اثر بیماری سل نسبت به موش‏هایی دارند که ۲۰٪ پروتئین مصرف می‌کنند و با افزایش پروتئین در رژیم غذایی گروه اول مرگ و میر کم می‌شود. علاوه بر این آمارها در بین مهاجران لندن نشان می‌دهد افرادی که گیاه خوارند و گوشت و ماهی مصرف نمی‌کنند ۸٫۵ برابر بیشتر در معرض سل قرار دارند چراکه مبتلا به سوء تغذیه هستند.

عوارض داروهای ضد سل

سرگیجه، تهوع، تاری دید، عدم تعادل، زرد شدن سفیدی چشم‌ها، دل‌درد، استفراغ و وز وز گوش که در صورت مشاهده این علائم باید مصرف داروها قطع شود و پزشک در جریان قرار گیرد.

  • نارنجی شدن یا قرمز شده رنگ ادرار یا سایر ترشحات بدن در اثر مصرف ریفامپین می‌باشد و هیچگونه خطری ندارد.

پیشگیری

پیشگیری در جامعه

  • اصلی‌ترین راه مبارزه با این بیماری شناسایی افراد مبتلا و درمان آنها با داروهای ضد سل می‌باشد(تحت نظارت مستقیم DOTS).
  • شناسایی افراد آلوده که به هنوز به سل مبتلا نشده‌اند.
  • ارتقاء آموزشهای بهداشتی و سطح اقتصادی فرهنگی در جامعه موجب کاهش بیماری می‌گردد.
  • مبارزه با بیماری ایدز، این بیماری موجب شیوع موج جدید از بیماری سل گردیده‌است.

پیشگیری با واکسن سل (ب‌ث‌ژ)

با توجه به دستورالعمل‌های کشوری واکسن ب‌ث‌ژ در حال حاضر در بدو تولد و در یک نوبت تزریق می‌شود.

  • تزریق مکرر واکسن سود بخش نیست و فقط یکبار تزریق کافی است.

باید دانست که واکسن ب‌ث‌ژ از بروز موارد خطرناک و مرگ و میر بیماری سل منشتر اعضای بدن و سل مننژیت‌ی جلوگیری به عمل می‌آورد ولی اثرات ناچیزی در پیشگیری از گسترش بیماری سل در جامعه دارد.

شرایط اتاق بیمار

  1. نور خورشید به مقدار کافی به درون اتاق نفوذ کند.
  2. به اندازه کافی پنجره داشته باشد (یک پنجم مساحت کف اتاق).
  3. از بستن پنجره اتاق بیمار خودداری کنید.

اهمیت مبارزه صحیح با سل

با تشخیص به موقع و درمان صحیح بیماران مبتلا به سل به راحتی می‌توان با این بیماری مبارزه کرد. ولی اگر بیماران را نتوانیم تشخیص دهیم به راحتی هر بیمار مسلول سالانه ۱۰ تا ۱۵ نفر دیگر را در خانواده و نزدیکان خود آلوده می‌کند و مهم‌تر آنکه اگر بیمار مبتلا به سل ریوی را تشخیص دهیم ولی تحت درمان صحیح و دقیق قرار نگیرد، موجب به وجودآمدن میکروب سل مقاوم به دارو می‌گردد که دیگر داروهای ضد سل معمولی برآن اثر نمی‌کند و در نتیجه بیماری وخیم‌تر شده و به راحتی قابل درمان نیست و اگر به دیگران منتقل شود مشکلات زیادی را به وجود می‌آورد.

  • عدم درمان صحیح و دقیق بیماران سل موجب بروز بیماری لاعلاجی می‌گردد.
  • سل معمولا، بیماری فقرا می‌باشد.

جستارهای وابسته

میکوباکتریوم توبرکلوزیس

 
میکوباکتریوم توبرکلوزیس در زیر میکروسکوپ الکترونیک

سِل به زبان فارسی دری «توبر کلوز» یک است. باسیل این بیماری میکوباکتریوم توبرکلوزیس یا باسیل کخ نام دارد زیرا که در سال ۱۸۸۲ (میلادی) پرفسور رابرت کخ دانشمند آلمانی آن را کشف کرد. نوعی از این بیماری که به موسوم است، میان انسان و چهارپایان مشترک است.

این بیماری در کشورهای جهان سوم از معضلات بهداشتی است. مرض سل یا توبرکلوز (به اختصار تی‌بی) یکی از بیماریهای مهلک در جهان است که عامل آن مایکوباکتریوم‌ها یا به طور دقیقتر میکوباکتریوم‌های سلی است. در بیماری سل معمولاً ششها مورد حمله قرار می‌گیرند، این نوع سل را تی‌بی ریوی نیز گویند ولی از سایر اعضای درگیر در سل می‌توان سیستم عصبی مرکزی، غدد لنفاوی و گردش خون، دستگاه تناسلی و ادراری، دستگاه گوارش و معده، استخوان‌ها، مفاصل و GetBC(16);

جمعه 22 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 14:13 ::  نويسنده : علیرضا       

آريو برزن
233 سال پيش در روز 21 مرداد، آريوبرزن سردار بزرگ هخامنشي دفاع مردانه و شهادت‌جویانه خود را بر عليه دشمن مهاجم و ويرانگر يعني اسکندر مقدوني آغاز کرد.

    دويست سال بود كه كوروش بزرگ سلسله باشکوه و متمدن هخامنشي را بنياد  گذاشته بود. دويست سال بود كه كشور ما نيرومندترين و صلح جوترین كشور جهان به شمار مي رفت. تخت جمشيد با عظمت و شكوه خيره كننده اش مركز فرمان‌روايي اين سرزمين پهناور بود.

  در ميان اين همه شكوه و جلال ناگاه تندبادي سهمگين از سوي باختر وزيدن گرفت. اسكندر، مردي شهرت طلب، از سرزمين مقدونيه قدم بر خاك پاک ايران گذاشت و با لشكري بيكران به سوي قلب كشور ما رو آورد. اميدها به يك باره به نوميدي گراييد. آيا بايد به همين سادگي اجازه داد تا بيگانگان سرزمين مارا لگدكوب سم اسبان خود سازند؟ هرگز! هرگز! ميهن دوستان تا آخرين قطره خون خود در برابر دشمن پايداري خواهند كرد.

   اسكندر گجسته با سپاه فراوان خود بخشی از خاك ايران را درنور ديده بود و به سوي تخت جمشيد پيش مي آمد. براي ورود به فارس او و لشكريانش مي بايست از گذرگاهي تنگ در ميان كوه هاي سر به فلك كشيده بگذرند. از اين رو آريو برزن، سردار دلاور ايراني، تنها چاره را آن دانسته بود كه در اين گذرگاه راه را بر اسكندر و سپاه بيكران او بگيرد.

 آفتاب تازه تاريكي شب را زدوده بود كه آريوبرزن، برپشت اسبي زيبا و نيرومند سپاه خود را از پشت كوه به سوي بلندترين نقطه آن به پيش راند. اسب سردار، با يال هاي فرو ريخته و دم برافراشته پيش از اسب هاي ديگر، سوار خود را به بالا مي كشيد، هر چند گامي كه برمي داشت، بادي در بيني مي افكند، نفس را به تندي بيرون مي داد و سر را بالا مي كشيد و اين چنين آشفتگي و بي تابي خود را آشكار مي ساخت. گويي او نيز از سر انجام نا گوار اما پرشكوه و سرفرازانه سوار خود آگاه است.

   وقتي آريوبرزن و همراهان به بالاي كوه رسيدند، سپاهيان اسكندر وارد گذرگاه شده بودند. در اين هنگام آريوبرزن فرمان داد تا سربازانش همزمان با تیرباران سنگ هاي بزرگ را از بالاي كوه به پايين در غلتانند.
سنگ ها با قدرت هرچه تمام تر به پايين كوه مي غلتيدند و در ميان سپاه اسكندر مي افتادند يا در راه به برآمدگي يا سنگي ديگر برمي خوردند و خرد مي شدند و با شدتي حيرت آور درميان مقدوني ها فرو مي آمدند و گروهي را پس از گروه ديگر نقش بر زمين مي ساختند.
اسكندر كه تا آن هنگام در هيچ جا مانعي در برابر سپاه ویرانگر خود نديده بود، غرق اندوه گرديد، فرمان عقب نشيني داد و در حالي كه در هر لحظه تني چند از سپاهيانش به خاك مي غلتيدند به جلگه برگشت.

  در اين هنگام يكي از اسيران جنگي كه در سرزميني بيگانه گرفتار شده بود و تاریخنگاران نامش را لی‌بانی نوشته‌اند، به اسكندر پيغام داد كه من پيش از این، به اين سرزمين آمده ام و به اوضاع اين نواحي آگاهي دارم. راهي مي شناسم كه سپاه تو را به بالاي كوه مي رساند.
هنگامی كه شب از نيمه گذشته و تاريكي همه جا سايه افكنده بود، اسكندر، درحاليكه بخشي از سپاه خود را در جلگه جا گذاشته بود، در راهي كه اسير نشان داده بود پيش روي كرد.
آفتاب هنوز فروغ زرين خود را بر كوه و جلگه نتابانده بود كه سپاهيان آريوبرزن دريافتند كه دشمن از هر سو آنان را محاصره كرده است.

آيا بايد تسليم شد و چيرگي دشمن را بر خان و مان ديد و ذلت و خفت را به جان خريد يا جنگيد و خاك میهن را از خون خود گلگون كرد؟ دليران جان به کف ايران راه دوم را برگزيدند. آنان نه تنها تسليم نشدند، بلكه نبردي كردند كه پس از دوهزار و سيصد سال هنوز خاطره ي آن در يادها باقي است.

نبرد دلاوران ايراني شگفت آور بود. حتي آنان كه سلاح نداشتند به سپاه دشمن حمله مي كردند و مي كشتند و كشته مي شدند. آريوبرزن  با معدودي سوار و پياده خود را به سپاه عظيم دشمن زد. گروهي بسيار از آنان را به خاك افكند و با اينكه بسياري از سربازان خود را از دست داد، توانست حلقه‌ي سپاه دشمن را بشكافد. او مي خواست زودتر از دشمن خود را به تخت جمشيد برساند تا بتواند از آن دفاع كند. در اين هنگام آن قسمت از سپاه اسكندر كه در جلگه مانده بود، راه را بر او گرفت.

 در اينجا آريوبرزن، اين سردار شجاع، بي باكانه بر دشمن حمله كرد. خود، خواهر و سپاهيانش چندان جنگيدند كه همگي كشته شدند و نموداري از شجاعت و از جان گذشتگي در راه ميهن را براي آيندگان به يادگار گذاشتند.


آري ايران ما،در درازنای تاریخ پرشکوه و سربلند خود هزاران هزار سرباز و سردار چون آريوبرزن به خود ديده است؛ مردان و زناني كه دلاورانه جنگيدند و با سربلندي و افتخار جان خود را فدا كرده اند؛ به کوچه‌ها و خيابانها بنگريد! همه‌جا نام اين دلاوران و ایران دوستان را مي‌توانيد ببينيد.



جمعه 22 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 12:38 ::  نويسنده : علیرضا       

روستا چگونه بوجود آمد؟

 

 

 

 

کوچ نشینان در کنار آب های دائمی ساکن شدند و با یکجانشینی به زندگی خود ادامه دادند و دیگر مجبور به تغییر محل زندگی خودشان نبودند.

چون می دانستند که با ساختن خانه های دائمی از سنگ، گل و چوب می توانند خود و دامهایشان را از سرما و گرما حفظ کنند و با ذخیره کردن علوفه و غذا در تمام سال خود و دامهایشان زنده بمانند.

 

آغاز کشاورزی:

 

 

 

 

 

مهمترین اختراع انسان در روزگار قدیم اختراع چرخ با استفاده از چوب و فلزات بود.

 

 

 

 

 

اختراعات انسان اولیه همراه با کسب تجربیات گرانبهایی بود. یعنی هر چیزی که کشف یا اختراع می شد حاصل تلاش و فکر چندین سال و چند فرد بود که بطور اتفاقی بدست می آمد. مثلا ذوب فلزات که با گداخته شدن سنگ آهن در کوره و استفاده از آن توسط انسانها و کمک گرفتن از آتش برای تغییر شکل آهن برای ساختن وسایل مختلف باعث تغییر در نوع زندگی و شکل جامعه ی انسان شد. عصر آهن از 4000 سال پیش تاکنون انسان را از عصر حجر به دوران طلایی سوق داد و فلزات دیگر نیز چون دارای خاصیت های متعددی مانند استحکام و شکل پذیری بودند کمک فراوانی به بهبودی زندگی انسان کردند. و به همراه سنگ، گیاه، جانور و آتش زمینه را برای آغاز فعالیت در زندگی انسان یکجانشین فراهم آوردند.

 

جدول مقایسه زندگی کوچ نشینان و یکجانشینان

 

کوچنشنیان

یکجانشینان

رئیس

پیرترین فرد قبیله (رهبر قبیله)

ریش سفید (کدخدا)

مسکن

شاخ و برگ درختان و چوست حیوانات و بعدها چادر

خانه دائمی از سنگ و گل و چوب

کار اصلی

دامداری

کشاورزی به همراه دامداری مختصر

نحوه زندگی

با تغییر فصل، تغییر مکان   می دادند

سکونت دائمی در کنار رودها و چشمه ها



جمعه 22 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 11:43 ::  نويسنده : علیرضا       


جمعه 22 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 11:7 ::  نويسنده : علیرضا       

اشکانیان
امپراتوری پارت
۲۷۴ پیش از میلاد–۲۲۴ میلادی
قلمرو امپراتوری اشکانی در ۱ میلادی
پایتخت ارشاک, صددروازه, تیسفون، هگمتانه, تیسفون, شوش, نسا, آمل,
زبان‌(ها) فارسی میانه شامل زبان پارتی
دین زردشتی
دولت شاهنشاهی
بنیانگذار ارشک
قانونگذار فئودال، سلطنتی
تاریخچه  
 - تاسیس ۲۷۴ پیش از میلاد
 - فروپاشی ۲۲۴ میلادی
یکا پول درهم


امپراتوری اشکانیان (۲۵۰ پ.م. ۲۲۴ م.) که امپراتوری پارت‌ها نیز شناخته می‌شود، یکی از قدرت‌های سیاسی و فرهنگی ایرانی در ایران‌زمین بود[۱] که به نام موسس آن بنیان گذاشته شد.[۲] این امپراتوری در قرن ۳ پیش از میلاد توسط ارشک رهبر قبیله پرنی پس از فتح ساتراپ پارت در شمال شرقی ایران تاسیس گردید.[۳] وی سپس علیه سلوکیان قیام کرد. مهرداد یکم (۱۷۱–۱۳۸ پ.م) با تصرف مناطق ماد و بین‌النهرین قلمرو اشکانی را تا حد زیادی گسترش داد. پهناوری دولت اشکانی در دوره اقتدارش از رود فرات تا هندوکش و از کوه‌های قفقاز تا خلیج فارس را شامل می‌شد. به دلیل قرار گرفتن جاده ابریشم در گستره حکومت اشکانی و قرار گرفتن مسیر تجاری بین امپراتوری روم و حوزه مدیترانه و امپراتوری هان در چین، این امپراتوری به مرکزی برای تجارت بدل گشت.

اشکانیان از تیره ایرانی پرنی و شاخه‌ای از طوایف وابسته به اتحادیه داهه از عشایر سکاهای حدود شرق دریای خزر بودند، از ایالت پارت که مشتمل بر خراسان فعلی بود برخاستند. نام سرزمین پارت در کتیبه‌های داریوش پَرثَوَه آمده‌است که به زبان پارتی پهلوی می‌شود. چون پارتیان از اهل ایالت پَهلَه بودند، از این جهت در نسبت به آن سرزمین ایشان را پهلوی نیز می‌توان خواند. ایالت پارتی‌ها از مغرب به دامغان و سواحل جنوب شرقی دریای مازندران و از شمال به ترکستان و از مشرق به رود تجن و از جنوب به کویر نمک و سیستان محدود می‌شد. قبایل پارتی در آغاز با قوم داهه که در مشرق دریای مازندران، آمل می‌زیستند در یک جا سکونت داشتند و سپس از آنان جدا شده در ناحیه خراسان مسکن گزیدند.آمل در آن زمان پایتخت اقلیمی اشکانیان بود.

در عهد اشکانی جنگ‌های ایران و روم آغاز شد. حاصل عمده فرمانروایی اشکانیان، رهائی کشورایران از سلطهٔ همه جانبهٔ یونانی که هدف نابودی ایران گرائی را در سر می‌پروراند و حفظ تمدن ایران از تهاجمات ویرانگر طوایف مرزهای شرقی و نیز، حفظ تمامیت ایران در مقابل تجاوز خزنده روم به جانب شرق بود. در هر سه مورد، مساعی آنان اهمیت قابل ملاحظه‌ای برای تاریخ ایران داشت. جنگهای فرساینده با روم عامل عمده‌ای در ایجاد ناخرسندی‌هایی شد که بین طبقات جامعه حاصل می‌شد.

نظام ملوک الطوایفی (استان مداری) که اسباب فقدان تمرکز در قدرت بود، اختلافات خانوادگی که همین عدم تمرکز آن را مخاطره آمیزتر می‌کرد و نفرت و مخالفت موبدان زرتشتی که سیاست تسامح و اغماض دینی (یا به عبارت صحیح تر نفرت و مخالفت مغان به سیاست آزادی دینی اشکانیان که متضاد با انحصار طلبی ایشان بود) اشکانیان را به نظر مخالفت می‌دیدند، از عوامل انحطاط دولت اشکانیان شد.

اشکانیان در اثر اختلافات داخلی و جنگ‌های خارجی در مدت پنج قرن در شرق و غرب به تدریج ضعیف شدند تا سرانجام به دست اردشیر مغ اردشیر اول ساسانی منقرض گردید.

 

اشکانیان به یاری و پشتیبانی بزرگانی که مانند خود آن‌ها از تیرهٔ ایرانی شمالی داهه بودند، با سربازگیری و لشکرکشی، نخست بر بخش پارت چیره شدند و پس از آن به گشودن سراسر ایران پرداختند و دولت ایرانی تازه‌ای به میان آوردند و باز هم آداب و آیین هخامنشی و ایرانی را رواج دادند. قدرت نخست از غرب و جنوب‌غربی به سوی شمال کشور، جابجا شد و مردم آن‌جا (شمال‌شرق) صفات ایرانی را پاک‌تر نگه داشته بودند. بنابر این دولت اشکانی با وجود رنگ یونانی اندکی که داشت، از دیدگاه ایرانی بودن حتا پاک‌تر از دولت هخامنشی بود.[۴]


تاریخچه

به قدرت رسیدن یک امپراتوری

سکه نقره با تصویر چهره ارشک و نام وی (به یونانی: ΑΡΣΑΚΟΥ)

پیش از آنکه ارشک دودمان اشکانی را بنیان‌گذاری کند، رئیس قبیله پرنی از قبایل ایرانی آسیای میانه و یکی از چندین قبیله عشایر متحد داها بود.[۵] پرنی‌ها برخلاف دیگر ساکنان پارت که به زبان‌های ایرانی غربی سخن می‌گفتند، به احتمال زیاد به زبان‌های ایرانی شرقی تکلم داشتند.[۶] پارت‌ها در ابتدا زیر سلطه هخامنشیان و سپس سلوکیان بودند.[۷] پس از فتح منطقه، پرنی‌ها زبان پارتی به عنوان زبان رسمی دربار پذیرفتند و از آن در کنار فارسی میانه، آرامی، یونانی، اکدی، سغدی و دیگر زبان‌های مناطق تحت تصرف خود استفاده می‌کردند.[۸] شایان ذکر است که بسیاری از پادشاهان اشکانی ادعای خویشاوندی با هخامنشیان را داشته‌اند. این مدعی در سکه‌ها و دیگر مستندات مکتوب که گویای رنج بردن پادشاهان هخامنشی و اشکانی از بیماری ارثی نوروفیبروماتوسیس است، قابل مشاهده است.[۹]

اینکه چرا سال ۲۴۷ پ.م. به عنوان اولین سال حکومت اشکانی اعلام شده، نامعلوم است. بر این باورست که این سال همان سالیست که سلوکیان کنترل ساتراپ پارت را از دست داده و آنجا را آندروگوراس تصاحب می‌کند و در نهایت ارشک با قیام علیه او پارت را فتح می‌کند. از این رو، ارشک شروع سال‌های سلطنت خود را از پایان کامل حکمرانی سلوکیان بر پارت محاسبه کرده است.[۱۰] از سوی دیگر وستا سرخوش کورتیس بر این باورست که این سال صرفا سالیست که ارشک به عنوان رئیس قبیله پرنی‌ها انتخاب می‌شود.[۱۱] هما کاتوزیان[۱۲]، ژن رالف گارتویت[۱۳]، این سال را سال فتح پارت و اخراج مقامات سلوکی می‌دانند. هرچند کورتیس[۱۱] و ماریا بروسیوس[۱۴] معتقدند که تا سال ۲۳۸ پ.م آندروگوراس مورد حمله و فتح ارشک قرار نگرفت.

پارت منطقه زرد رنگ در کنار امپراتوری سلوکیان به رنگ آبی و روم به رنگ بنفش در ۲۰۰ پ.م.

جانشین بلافاصله ارشک نامعلوم است. آدریان بیور[۱۵] و کاتوزیان[۱۲] جانشین او را تیرداد یکم، برادر وی می‌دانند، کسی که بعدها فرزندش اردوان یکم در ۲۱۱ پ.م به سلطنت رسید، اما کورتیس[۱۶] و بروسیوس[۱۷] بر این باورند که اردوان یکم بدون واسطه به مسند قدرت رسید، با این تفاوت که کورتیس سال به سلطنت رسیدن وی را ۲۱۱ پ.م و بروسیوس ۲۱۷ پ.م می‌دانند. اگرچه بیور اصرار دارد که سال ۱۳۸ پ.م، یعنی آخرین سال سلطنت مهرداد یکم، دقیقا اولین سال تاسیس و شروع دوران سلطنت اشکانیان است.[۱۸] باوجود تمام این اختلافات، تنها بیور به تشریح دوران حکومت اشکانیان که مورد قبول تاریخ‌نگاران است به دو بخش مجزا می‌نماید.[۱۹]

در بازه زمانی که سلوکیان مشغول جنگ در غرب سرزمین‌های خود با فرمانده مصر بودند، ارشک از این اوضاع سود جسته و پایه‌های سلطنت خود را در پارت و هیرکانی محکم می‌کند. همچنین این نزاع میان بطلیموس و سلوکیان که سومین نبرد از جنگ‌های سوری بود به دیودوتس در آسیای مرکزی نیز امکان قیام و تاسیس دولت یونانی بلخ را داد.[۱۴] پس از آن ، جانشین دیودوتس علیه دولت سلوکیان با ارشک متحد شد، با این وجود ارشک از ارتش سلوکوس دوم شکست خورد و از پارت رانده شد.[۲۰] ارشک مدتی را به قبیله آپاسیاک پناه برد و از آنجا حمله‌ای را برای پسگیری پارت تدارک دید و در نهایت آنجا را مجددا تصاحب کرد. در آن زمان جانشین سلوکوس دوم، آنتیوخوس سوم که نیروهای خود را برای مقابله با شورش در ماد و [۲۰]

آنتیخوس سوم در ۲۱۰ یا ۲۰۹ پ.م. برای بازپسگیری مناطق از دست رفته به باختر و پارت لشکرکشی کرد، اما ناموفق ماند و مجبور به عقد توافق صلح با اردوان یکم شد و وی را به عنوان شاه به رسمیت شناخت. [۲۱] پس از حمله جمهوری روم به سلوکیان و شکست آنان در جنگ ماگنزی در ۱۹۰ پ.م، سلوکیان دیگر توان دخالت در امور اشکانیان را نداشتند.[۲۱] فریاپت (دوران حکومت: ۱۹۱–۱۷۶ پ.م) جانشین اشک دوم شد و در نهایت فرهاد یکم (دوران حکومت: ۱۷۶–۱۷۱ پ.م) به تاج و تخت رسید و بدور از دخالت سلوکیان حکم فرمایی کرد.[۲۲]

توسعه و یکپارچه سازی

نقش برجسته مهرداد یکم سوار بر اسب در شهر ایذه، واقع در خوزستان

نام فرهاد یکم به عنوان توسعه دهنده کنترل حکومت اشکانی تا و اشغال کننده ثبت شده است.[۲۳] با این وجود، بیشترین گستره قلمرو اشکانی و پرقدرت‌ترین دوران حکومت اشکانی به مهرداد اول، برادر و جانشین وی تعلق دارد،[۱۷] کسی که کاتوزیان او را با کوروش کبیر، بنیان گذار حکومت هخامنشیان مقایسه می‌کند.[۱۲]

پس از مرگ دیودوتس دوم، روابط اشکانی و دولت یونانی باختر نیز رو به زوال گذاشت، بخصوص زمانیکه مهرداد یکم به آنجا حمله کرد و دو استان را در زمان حکومت اوکراتید یکم از آنان ستاند.[۲۴] توجه مهرداد یکم به قلمرو سلوکیان و هرج و مرج در ماد به دلیل سرکوب شورشیان توسط تیمارخوس، اسباب حمله به ماد و تصرف هگمتانه را در ۱۴۸ یا ۱۴۷ پ.م فراهم کرد.[۲۵] این پیروزی فتح بابل و سلوکیه را در میان‌رودان به دنبال داشت، مهرداد یکم در ۱۴۱ پ.م در سلوکیه سکه‌ای ضرب کرد و در مراسمی رسمی با عنوان شاهنشاه تاج‌گذاری نمود.[۲۶] زمانیکه مهرداد یکم در راه بازگشت به هیرکانی بود، سپاهش امپراتوری الیمائیس و پادشاهی میشان را تحت کنترل و شوش را تصرف کرد.[۲۶] در این زمان قلمرو حکومت اشکانی در شرق تا رود سند گسترش یافته بود.[۲۷]

در حالیکه شهر صددروازه به عنوان اولین پایتخت اشکانی انتخاب شد، مهرداد یکم در سلوکیه، هگمتانه، تیسفون و شهر تازه تاسیس خود مهردادکرت اقامتگاه‌های شاهی نیز بنا کرد، علاوه بر این مهردادکرت محلی بود که در آن مقبره‌ای برای پادشاهان اشکانی ساخته شده بود و از آن نگهداری می‌شد.[۲۸] از سوی دیگر هگمتانه به اقامتگاه تابستانی خانواده سلطنتی اشکانی بدل گشت. [۲۹] شهر تیسفون نیز تا پیش از به حکومت رسیدن گودرز یکم به عنوان پایتخت انتخاب نشد،[۳۰] اما به نقل از بروسیوس به عنوان محلی برای تاجگذاری‌ها مورد استفاده قرار می‌گرفت و شهری نمادین از حکومت اشکانی بود.[۳۱]

دولت سلوکی که ناتوان از سرکوب بلافاصله شورش تروفون در ۱۴۲ پ.م بود،[۳۲] به هرشکل در ۱۴۰ پ.م توانست به رهبری دیمتریوس دوم در میان‌رودان به اشکانیان حمله کند و علیرغم موفقیت‌های اولیه، سلوکیان در نهایت شکست خوردند. در نهایت دیمتریوس دوم به دست سربازان اشکانی دستگیر و به هیرکانی برده شد. مهرداد یکم وی را تحت درمان و پذیرایی گرم خود قرار داد و حتی دختر خود، روزگون را به عقد او در آورد.[۳۳]

سکه نقره مهرداد یکم با ریش و نیم تاج سلطنتی

آنتیوخوس هفتم، برادر کوچکتر دیمتریوس دوم، در نبود برادرش حکومت سلوکی را به عهده گرفت و با همسر برادرش، نیز ازدواج کرد. آنتیوخوس پس از شکست تروفون در سال ۱۳۰ پ.م به سوی میان‌رودان برای بازپسگیری مناطق از دست رفته که در آن زمان زیر سلطه فرهاد دوم اشکانی بود، لشکرکشی کرد. او توانست بابل را فتح و شوش را تصرف کند و در آنجایی سکه‌ای ضرب نمود.[۳۴] پس از پیشروی سپاه آنتیوخوس به سوی ماد، دولت اشکانی سعی بر ایجاد صلح نمود، اما آنتیوخوس صلح را نپذیرفت مگر به شرط آنکه دولت اشکانی تمام سرزمین‌های تصرف کرده بجز پارت را به دولت سلوکی باز گرداند، مالیات سنگینی بپردازد و دیمتریوس را آزاد کند. فرهاد دوم دیمتریوس را آزاد کرد و وی را به سوریه فرستاد، اما دیگر شرایط آنتیوخوس را نپذیرفت.[۳۵] در زمستان ۱۲۹ پ.م، قیامی علنی علیه آنتیوخوس در ماد شکل گرفته بود، چرا که ارتش او در طول زمستان از منابع روستاییان استفاده می‌کرد. آنتیوخوس در حالی که سعی بر سرکوب قیام ماد داشت، با هجوم نیروی اصلی سپاه اشکانی غافلگیر شده و در جنگ کشته شد. بدن او در تابوتی نقره به سوریه فرستاده شد، پسرش سلوکوس با خاندان اشکانی وصلت کرد و دخترش به حرمسرا فرهاد پیوست.[۳۶]

سکه نقره با تصویر مهرداد دوم

در حالی که دولت اشکانی مشغول بازپسگیری سرزمین‌های از دست رفته خود در غرب بود، تهدید تازه‌ای در شرق شکل می‌گرفت. در ۱۷۷-۱۷۶ پ.م اتحاد کوچ‌نشینان یوئه‌ژی را از سرزمین خود که استان گانسو امروزی در شمال‌غربی چین باشد[۳۷]، بیرون راندن. یوئه‌ژی‌ها به سمت غرب در باختر مهاجرت کردند و جایگزین سکاها شدند. سکاها ناگزیر به سوی غرب حرکت کردند و به مرزهای شمال شرقی اشکانی یورش بردند.[۳۸] از این رو مهرداد اول پس از فتح میان‌رودان مجبور به بازگشت به هیرکانی شد.[۳۹]

برخی از سکاها علیه آنتیوخوس به سپاه اشکانی پیوستند. با این وجود بسیار دیر وارد نبرد شدند و فرهاد از پرداخت دستمزد آنان سرباز زد. در نتیجه سکاها علیه او شوریدند، فرهاد نیز سعی برسرکوب آنان با استفاده از سربازان سابق سلوکی نمود، اما آن‌ها فرهاد را تنها گذاشته و به جمع سکاها پیوستند.[۴۰] در نهایت فرهاد به سوی این نیروی متحد لشکرکشی کرد، اما در جنگ کشته شد.[۴۱] تاریخ‌نگار رومی، ژوستین نقل می‌کند، اردوان دوم جانشین فرهاد شد و نبردهای مختلفی با چادرنشینان در شرق داشت. اردوان در نهایت توسط تخارها (که به عنوان یوئه‌ژی شناخته می‌شدند) کشته شد. اگرچه بیور بر این باورست که ژوستین آن‌ها را با سکاها اشتباه گرفته است.[۴۲] بعدها مهرداد دوم مناطق تصرف شده توسط سکاها را در سیستان پس گرفت.[۴۳]

پس از عقب نشینی سلوکی از میان‌رودان، دربار اشکانی به حاکم بابل، هیمروس، دستور حمله به پادشاهی میشان را داد که در آن زمان بر آن حکمفرایی می‌کرد. زمانیکه این حمله شکست خورد، در ۱۲۷ پ.م هیسپائوسینس به بابل حمله کرد و سلوکیه را اشغال نمود. در ۱۲۲ پ.م مهرداد دوم، هیسپائوسینس را وادار به عقب نشینی از بابل کرد و از پادشاهی میشان حکومتی دست نشانده ساخت.[۴۴] پس از آنکه مهرداد دوم، کنترل دولت اشکانی را در غرب گسترش داد، دورا اروپوس را در ۱۱۳ پ.م اشغال کرد سپس با وارد جنگ شد.[۴۵] در ۹۷ پ.م، نیروهای ارمنی از سپاه اشکانی شکست خوردند، سرنگون و فرزندش [۴۶]

 
درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
موضوعات
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان علمی -پزشکی -تاریخی و آدرس alireza-takblog.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 7
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 7
بازدید ماه : 39
بازدید کل : 119396
تعداد مطالب : 73
تعداد نظرات : 5
تعداد آنلاین : 1

Alternative content